افراد موفق را دوست داشته باشید! | دکتر زندگی

افراد موفق را دوست داشته باشید!

به اتاق دخترم كيميا رفتم تا به او شب‌ به‌ خیر بگویم. پتو را روی سرش کشیده بود. وقتی سرش را از زیر پتو بیرون آورد اشک در چشمانش حلقه زده بود. سراسیمه شدم. وقتی علت را پرسیدم بغضش ترکید و گریه‌ کنان گفت که در کلاس شان ، جز دو سه نفر که با او دوست هستند، بقیه ازش متنفرند. دختر یازده‌ ساله‌ ی من زرنگ ترین دانش‌ آموز کلاسشان بود؛ دختری باهوش و حساس که با یک‌ بار شنیدن، مطالب درسی را به‌ سرعت در ذهنش پردازش می‌ کرد. او قبل از شروعِ کلاسِ اول خواندن را به‌ طور كامل آموخته بود. او در مدرسه دانش‌ آموزي موفق (به معناي واقعي كلمه) بود. گریه‌ ی او تلنگری به این حقیقت تلخ بود که ما انسان‌ های موفق را دوست نداریم! متأسفانه این حقیقت تلخ در فرهنگ ما ریشه دارد. بچه‌ ها آینه‌ ی پدر و مادر خود هستند. بچه‌ هایی که کیمیا را دوست نداشتند آینه‌ ی کامل پدر و مادری هستند که آدم‌ های موفق را دوست ندارند و به آن‌ ها حسادت می‌ کنند.

وقتی ما کسی را دوست نداریم او را الگوی خود قرار نمی‌ دهیم یا حتی به آن فرد حسادت می‌ کنیم و به‌ جای این‌ که راهکارهای او را برای موفقیت کشف کنیم و آن‌ها را به‌ کار بگیریم، همیشه (خودآگاهانه يا به‌طور ناخودآگاه) تلاش مي‌ كنيم مانع موفقیت او شویم یا او را در نقطه‌ ی کور خود قرار دهیم و وانمود کنیم او را نمی‌ بینیم. خلاصه این‌ که او را مورد بی‌ مهری قرار می‌دهیم.

اولین پله‌ی موفقیت مطالعه‌ ی زندگی افراد بزرگ و موفق و دوست‌ داشتن آن‌ هاست.

من و شما با مطالعه‌ ی شرح حال افراد موفق، روش و راهکارهای آنان را برای رسیدن به اهدافشان کشف خواهیم کرد.

برداشت‌ هاي شما از زندگی تحت تأثیر دورنمایی است که شما از آن می‌سازید و به این بستگی دارد که وضعیت‌ ها و حوادث را چگونه معنی کنید. در این‌ صورت احساس و رفتار متفاوتی خواهید داشت. قدرتمندترین چاره‌ جویی که به‌ وسیله‌ ی آن می‌ توانید دید و دورنمای خود را نسبت به هر وضعیت شکل دهید، اعتقادی است که در ذهن جاي مي‌ دهيد. یک اعتقاد و باور می‌ تواند باعث اختلاف بین ورزشکاران معمولی و قهرمانان ملی در تعيين موفقیت و شکست و همچنین عامل راهیابی آن‌ ها به مسابقات جهانی شود.

اعتقادات شما می‌ تواند سطح هوش، عقل، شادی، کیفیت روابط و حتی سلامت و موفقیت شما را تعیین کند. اعتقادات شما، تصمیمات و چگونگی احساستان نسبت به امور و حتی جهت زندگی شما را تعیین می‌کند. سر رشته‌ ي همه‌ چيز زندگي شما در دست اعتقادات‌ تان است. شما جهان را بر مبناي تصاویر و نماهایی که بر اعتقادات‌ تان استوار است درک و احساس می‌ کنید.

وقتی زندگی افراد موفق و فوق‌العاده خاص را بررسی می‌ كنیم، هفت مرکز دورنماسازی موفقیت را در آنان مشاهده می‌ کنیم.

فرصت‌ها از دل مشکلات بر می خیزند

1- افراد موفق خود را بسیار خوب می‌ شناسند. آن‌ها توانایی‌ های خود را کشف کرده‌ اند. حقیقت خیلی ساده است. هیچ‌ کس بهتر از خود شما، شما را نمی‌ شناسد. حتی اگر شما سرتاسر زندگی‌ تان را صرف جستجوي جواب‌ ها در خارج از خود کرده باشید و به منبعی غیر از خود متکی بوده‌ اید، یک‌ بار که به درون خود نظر کنید به پاسخ‌ های کامل‌تری خواهید رسید.

2- افراد موفق از هر شغل و طبقه‌ ای که باشند، هر کاری را بنا به دلایل خوب انجام می‌ دهند و مثبت‌ گرا هستند. حتی ممکن است دلایل آنان از نظر ديگران نامناسب و بی‌ مورد ارزيابي شود. به‌ طور کلی هر رفتار غیر ارادی دارای یک مفهوم یا هدف مثبتی است که به‌ صورت یک عقیده در رفتار بیرونی متجلی می‌ شود. اگر شخصی به دلیلی، از پرواز بترسد، مي‌ توان جنبه‌ ی مثبت این ترس را در نظر گرفت كه شاید به معنی آرزوی ایمن‌ بودن و سالم‌ ماندن باشد. وقتی ضمیر ناخودآگاه شما راه‌ های جدیدی برای سالم نگه‌ داشتن شما بیابد، ترس و تشویش غیر ضروری می‌ شود.

3- افراد موفق می‌ دانند چگونه در زمان‌ های مناسب به منابع دسترسی پیدا کنند. اگر شما می‌ توانید بند کفش خود را ببندید یا از خواربار فروشی خرید کنید، پس هم‌ اکنون وسایل و منابع اعتماد به‌ نفس را در خود دارید. بنابراین می‌ توانید اعتماد به‌ نفس خود را تعمیم دهید و آن را به هنگام سخنرانی در جمع یا برقراری ارتباط مناسب با فرد موردنظرتان، فرا بخوانيد.

شش نگرش برای برنده‌ها

4- افراد موفق برای یادگیری هر مهارت و حل هر مشکلی آن را به مراحل کوچک‌ تر تقسیم می‌ کنند. وقتی شما مغز خود را آموزش دهید که وظایف و کارهای بزرگ را در قالب کارهای ساده‌ تر، شامل برداشتن قدم‌ هایی امکان‌پذیر ببيند، انجام آن کارها شدني‌ تر به نظر مي‌ رسد. ما به‌ طور طبیعی همین کار را انجام می‌ دهیم. برای مثال، وقتی می‌ خواهید شماره تلفنی را به خاطر بسپارید آن را به تکه‌ ها و قطعات کوچک‌تر خرد می‌ کنید؛ درست همان‌ طور كه با پرداخت بهای خودرويي گران‌ بها به‌ صورت قسطي، تصاحب آن را براي خود آسان‌ تر مي‌كنيد.

بنابراین اگر می‌خواهید دیوار بین خود و زندگی رؤیایی‌ تان را خراب کنید، بهتر است این کار را آرام‌آرام انجام دهید.

5- افراد موفق اگر متوجه شوند کاری که انجام می‌ دهند نتیجه‌ بخش نیست، کار دیگری انجام می‌ دهند. اسپنسر جانسون در کتاب معروفش، چه کسی پنیر مرا جابه‌جا کرد؟ به تفاوت بین انسان‌ ها و موش‌ ها اشاره می‌ کند. اگر موش‌ ها کشف کنند کاری که انجام می‌ دهند نتیجه‌ بخش نیست، کار دیگری انجام می‌ دهند. اما انسان‌ ها اگر کشف کنند کارشان نتیجه‌ بخش نیست، به دنبال کسی می‌ گردند تا سرزنشش کنند! ما اغلب وقتی به مشکلی بر می‌ خوریم، می‌ گوییم: «من همیشه این کار را به همين شکل انجام می‌ دادم.» واقعیت این است که احساسات عادی ما، بیشتر حاصل نوع برنامه‌ ریزی ماست تا توانایی و ظرفيتمان. بنابراین اگر می‌ خواهید نتایج متفاوتی بگيريد، باید متفاوت عمل کنید.

6- برای افراد موفق، چیزی به نام شکست وجود ندارد بلکه شکست برای آنان یک بازتاب و واکنش است. شکست واقعی زمانی گريبانتان را مي‌ گيرد که يادگيري را متوقف کنید. تا زمانی که تمام واکنش‌های شما اطلاعاتي ارزنده به همراه دارند، این امر می‌تواند به شما بگوید که آیا اعمال شما، شما را از آنچه می‌ خواهید دور می‌کند یا به خواسته‌ تان نزدیک می‌ سازد. درست مانند هواپیما که در اغلب مواقع، مقصدش را دنبال می‌ کند و همواره خط سیر پروازش را با مسیر اصلي و مقصد نهايي تطبیق می‌ دهد. در حقیقت افراد موفق موفقیت را تشخیص می‌ دهند و می‌ دانند اگر اشتباه کنند چه اتفاقی می‌ افتد. افراد موفق بیشتر از دیگران اشتباه می‌ کنند. آن‌ها باور دارند که هر شکست، فرصت یادگیری با لباس مبدل است. آن‌ ها شکست را بخش لازم روند آموزش می‌دانند نه پایان کار.

شکست پایان همه‌ چیز نیست بلکه سنگی است که باید از جلوی پا برداشته شود.

7- افراد موفق در حال زندگی می‌ کنند. اگر به حال بنگرید، همیشه خود را در برابر انتخاب‌ های جدید می‌ یابید. در این‌ صورت می‌ توانید امکانات و احتمال موفقیت خود را افزایش دهید. اما اگر به‌ طور مداوم به گذشته بنگرید احساس خواهید کرد مقدر است تاریخ، تکرار شود. مهم نیست چقدر در گذشته شکست خورده‌ اید؛ هر لحظه از زمان حال برای شما فرصتی ایجاد می‌ کند که انتخابي تازه بکنید و نتایجي تازه به‌ دست آورید.

آیا مطالعه ی کتاب کار خوبی ست؟

راهکارهایی که در بالا به آن اشاره شد از مطالعه‌ی زندگی افراد بزرگ و موفق کشف شده است. تمام افراد موفق به‌ طور مادرزاد موفق نبوده‌ اند بلکه این فرایند را با دو قدم ساده آغاز کرده‌ اند: اول، الگو‌برداری از کارهایی که افراد موفق انجام می‌ دهند. دوم، تکرار این مهارت جدید به‌ صورت ذهنی یا بدني، تا جایی که مانند عادت در آن‌ ها جا بيفتد. تا زمانی که شما افراد موفق را دوست نداشته باشید نمی‌ توانید آن‌ها را الگو قرار دهيد و از موفقیت آن‌ ها درس بگیرید. به‌عنوان مثال اگر می‌ خواهید فردی داراي اعتماد به‌ نفس باشید باید با الگو قراردادن شخصی که اعتماد به‌ نفس دارد، ذهن خود را مانند ذهن او تنظیم کنید. حال تصور کنید با تنفر از چنین فردی چگونه می‌ توانید مانند او شوید!؟

بنابراین اگر می‌ خواهید موفق باشید افراد موفق را دوست داشته باشید چرا که بهترین معلم انسان، زندگیِ بزرگان است.

منبع: مجله راز، كيوان سپانلو

 

درباره‌ی مجله راز

آواتار مجله راز
دو هفته نامه روانشناسی راز، از انتشارات نسل نو اندیش - مدیر مسئول: بیژن علیپور - حامی وب سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *