«استعداد» تنها یک بذرِ کوچک در مزرعه‌ ی موفقیت است | دکتر زندگی

«استعداد» تنها یک بذرِ کوچک در مزرعه‌ ی موفقیت است

بسیاری از ما فکر می‌ کنیم برای موفقیت و دستیابی به جایگاه رفیع علمی و شغلی، استعداد تنها عامل موفقیت است اما به‌ راستی این یک فریب کهنه است که بسیاری از مردم تنها برای فرار از بار مسئولیت و اقرار به ناتوانی و ضعف در عملکرد خود، آن را پذیرفته و باور کرده‌ اند. آنچه حقیقت دارد و قابل انکار نیست ذکر این نکته است که استعداد، تنها بذر و دانه‌ ای کوچک در مزرعه‌ ی موفقیت هر انسان است و برای درخشیدن و رسیدن به هدف به چیزی بیشتر از استعداد صِرف، نیاز است. همه‌ ی بزرگان نیز در طول تاریخ به این امر واقف بوده و اذعان داشته‌ اند که در اصل ضریب همبستگی و ارتباطی کمرنگ بین هوش، فراست و موفقیت وجود دارد. چنان که “ادوارد پالِرون”، شاعر و نمایش‌نامه‌ نویس معروف فرانسوی می‌گوید:

«اگر موفق شوید، همیشه افراد نادانی وجود خواهند داشت که موفقیت شما را تنها به حساب استعدادتان بگذارند.»

آمارها نیز ثابت می‌ کنند که برای رسیدن به موفقیت، استعداد صرف کافی نیست. همان‌ طور که آمار نشان می‌ دهد بیش از پنجاه درصد از مدیرعاملان موفق شرکت‌ های صاحب‌ نام در دانشگاه، معدل متوسط یا زیر متوسط داشته‌ اند و بیش از پنجاه درصد از کارفرمایان میلیونر، حتی دوره‌ ی تحصیل در دانشگاه را نیز به اتمام نرسانده‌ اند.

به این ترتیب می‌ توان فهمید که هر کسی برای موفقیت نیازمند چیزی فراتر از استعداد ذاتی است و این، شاید همان دلیلی باشد که سبب می‌ شود افراد بااستعداد، همواره در شروع کار با برتری نسبی در مقایسه با دیگران آغاز به کار کنند. اما به‌ سرعت این برتری را از دست می‌ دهند و بدون تلاش برای شکوفا کردن استعدادهایشان به هر آنچه در آغاز داشته‌ اند، کفایت می‌کنند و به‌ سرعت دچار نزولی چشمگیر می‌ شوند. به همین دلیل “استیوِن کینگ”، نویسنده‌ ی نامی می‌گوید:

«استعداد، ارزان‌ تر و فراوان‌ تر از نمک است اما آنچه افراد بااستعداد را از افراد موفق متمایز می‌ کند، کار و تلاش فراوان این دو گروه است.»

از مجموع آنچه تا به حال گفتیم، می‌ شود فهمید که هر انسانی برای رشد و شکوفایی استعدادش، به هر اندازه که باشد، نیازمند عوامل بسیاری است. عواملی که به او کمک می‌ کنند تا استعدادش را بپروراند و از آن به بهترین نحو ممکن در مسیر رسیدن به موفقیت و کامیابی استفاده کند. اما این عوامل کدامند؟

سیزده عامل رشد و شکوفایی استعداد انسان

1- باورداشتن توانایی‌های خویش، استعداد را بارور می‌سازد.

بزرگ‌ترین مانع در راه رسیدن به موفقیت در افراد، باورهای اشتباهی است که درباره‌ ی خود دارند. در واقع، مشکل بیشتر مردم، نداشتن استعداد نیست برعکس، بیشتر مردم علی‌ رغم داشتن استعداد کافی، خودشان را باور ندارند و این محدودیتی است که برای خود قایل می‌ شوند. متأسفانه نپذیرفتن توانایی ِ خود و باور نداشتن، بزرگ‌ترین موانع برای رشد و شکوفایی استعداد انسان است. زیرا مانع آزاد شدن قدرت‌ های درونی فرد می‌ شود و از تبدیل توانایی‌ های بالقوه‌ی افراد به توانایی‌های بالفعل جلوگیری می‌ کند.

2- داشتن اشتیاق و عشق، استعداد شما را دو چندان می‌ کند.

اشتیاق و عشق مهم‌ ترین عامل برای موفقیت در هر کاری است زیرا تنها راه دستیا‌بی به هر چیز، آن است که به‌ راستی خواهان آن باشید. عشق و اشتیاق به هر کاری  انرژی خارق‌ العاده‌ای ایجاد می‌ کند و سبب می‌ شود افراد از استعدادشان بیشترین بهره را ببرند و حتی در صورت شکست، توانایی شروع دوباره و از نو برخواستن را داشته باشند. اشتیاق برای استعداد و همت در حکم سوخت است. زیرا این اشتیاق است که بایدهای هر فرد را به خواسته‌ هایش تبدیل می‌ کند و راز رسیدن به هر خواسته‌ ای میزان تمایل ما به آن است.

کسانی که به اندازه‌ ی کافی چیزی را می‌ خواهند اراده‌ ی لازم برای به‌ دست آوردن آن را هم پیدا می‌ کنند. در حقیقت قدرت اراده ناشی از قدرت خواستن است.

3- بدون ابتکار، استعداد شما غیرفعال باقی می‌ ماند.

افراد موفق هرگز منتظر نمی‌ مانند تا همه‌ چیز بی‌ عیب‌ و نقص شود، سپس قدمی به جلو بردارند. افراد موفق موانع و مشکلات را خودشان از پیش رو بر می‌دارند. آن‌ ها همان رازی را می‌ دانند که تمام مدیران موفق دنیا می‌ دانند، رازی که می‌ گوید:

“ابتکار عمل و جرأت‌ داشتن، بهترین دوست یک انسان در پی موفقیت است.”

به همین دلیل به جای دل‌ سپردن به ترس و بی‌ انگیزه‌ شدن، با اعتماد به‌ نفس کامل قدم برداشته و موانع و مشکلات را از پیش رو برمی‌ دارند. این افراد همان کسانی هستند که وقتی در یک مجموعه‌ ی کاری قرار می‌ گیرند، چه رییس داشته باشند یا نه، چه کسی مراقب عملکردشان باشد یا نه، درست و صحیح و اصولی کارشان را انجام می‌ دهند.

4- تمرکز، نیروی استعداد را مضاعف و استعداد شما را هدایت می‌ کند.

تنها کسانی می‌ توانند از استعدادشان بیشترین بهره‌ برداری را داشته باشند که بتوانند بر انجام امور تمرکز کنند. زیرا تمرکز، درست مثل قرار دادن عدسی مقابل نور خورشید، قدرت استعداد را صدچندان می‌ کند و انرژی شما را افزایش می‌ دهد. اولین قانون موفقیت این است که در هر جا مشغول به هر کاری که هستید با تمام وجود آنجا باشید. اگر تمرکز نداشته باشید و مدام از این شاخه به آن شاخه و از این نقطه به نقطه‌ ای دیگر سرک بکشید، از تحرکتان کاسته می‌ شود و جز اتلاف وقت و انرژی نتیجه‌ ای نمی‌ گیرید. زیرا همه‌ چیز را امتحان‌ کردن، درست مثل امتحان‌ نکردن است. بنابراین اگر می‌ خواهید موفق شوید، بر کاری که می‌ توانید انجام دهید تمرکز کنید نه کاری که نمی‌ پتوانید.

5- برای شکوفایی هر چه بیشتر استعداد خود، تدارک ببینید.

تدارک مناسب، استعداد افراد را در موقعیت مناسب قرار می‌ دهد زیرا در بیشتر موارد هر کاری به‌ خوبی شروع و درست پایه‌ گذاری شود، خوب هم تمام می‌ شود و به نتیجه‌ ی مطلوب می‌ پرسد. اما استعداد بدون تدارک، اغلب به سرخوردگی و شکست ختم می‌ شود. فراموش نکنید که تدارک برای آینده با استفاده‌ ی درست از زمان حال و امروز آغاز می‌ شود. بنابراین اگر می‌ خواهید از استعداد خود استفاده کنید، چاره‌ ای ندارید جز آن که وقتی فرصت مناسب از راه رسید، از قبل تدارک لازم را دیده باشید. زیرا وقتی فرصت‌ ها از راه می‌ رسند، دیگر برای آماده‌ شدن فرصتی نیست.

6- برای آن‌ که استعداد شما بارور شود، باید تا می‌توانید تمرین و ممارست کنید.

در حقیقت، زندگی درست مثل یک بازی ورزشی است که هر قدر بازیکنان تمرین و ممارست بیشتری کرده باشند، بازی بهتری ارائه می‌ دهند و نتیجه‌ ی بهتری می‌ گیرند. این همان رازی است که انسان‌ های موفق آن را خوب می‌ دانند. به همین دلیل تا می‌ توانند در زمینه‌ ای که استعداد دارند تمرین و ممارست می‌ کنند و هر روز، خود را به تمرین بیشتر عادت می‌ دهند.

7- مداومت و استمرار، استعداد شما را به نتیجه می‌ رساند.

بسیاری از افراد برای شروع یک کار فوق‌ العاده هستند اما پس از مدتی کوتاه، خسته می‌ شوند و آن را نیمه‌ کاره به حال خود رها می‌ کنند و متأسفانه از آنجا که مداومت تنها چیزی است که نتیجه را تضمین می‌ کند، این افراد همیشه افرادی شکست‌ خورده‌ اند. شاید این به‌ درستی همان دلیلی باشد که افراد بااستعداد را از افراد موفق متمایز می‌ کند؛ چرا که اشخاص با هر سطحی از استعداد و هر نوعی از آن اگر مداومت نداشته باشند، موفقیتی به‌دست نمی‌ آورند. افرادی که در هر کاری مداومت دارند از هیچ مانعی نمی‌ ترسند و پشت هیچ دیواری متوقف نمی‌ شوند زیرا آن‌ ها همواره برای مشکلاتشان یا راهی می‌ یابند یا راهی می‌ سازند. افراد موفق منتظر نمی‌ مانند تا راه چاره‌ ای پیدا شود، آن‌ها به سمت موفقیت حرکت می‌ کنند و آن‌ قدر استمرار و مداومت به خرج می‌ دهند تا در نهایت به آن برسند.

8- استعداد نیازمند افراد شجاع و با دل و جرأت است.

مفهوم حقیقی شجاعت به‌ مراتب وسیع‌ تر از مفهومی است که مردم به‌ طور معمول به آن می‌ اندیشند. چون شجاعت معنوی، فضیلتی روزانه است که سبب می‌ شود افراد بزرگ بدون احساس تأسف زندگی کنند. شجاعت حقیقی هر یک از ما زمانی سنجیده می‌ شود که زندگی‌ مان نیازمند تغییری اساسی باشد و انجام دادن آن کار، بسیار راحت‌ تر از اقدام برای ایجاد آن تغییرات باشد. شجاعت حقیقی زمانی سنجیده می‌ شود که آموختن و رشدکردن سبب شود نقاط ضعف ما نمایان شود اما ترس از ضعف و شکست، ما را از تلاش برای رسیدن به موفقیت باز ندارد. شجاعت حقیقی زمانی نمودار می‌ شود که حتی وقتی دیگران با ما بد رفتاری می‌ کنند و مانع رشد و تعالی ما می‌ شوند، سرخورده نشویم و از حرکت باز نایستیم. شجاعت ما زمانی سنجیده می‌شود که عقاید و احساساتمان به چالش کشیده می‌ شوند و انگشتان زیادی به سمت ما نشانه می‌ رود، و بالاخره، شجاعت ما زمانی اثبات می‌ شود که توسط دیگران در معرض قضاوت قرار می‌ گیریم و کمر خم نمی‌ کنیم. این نوع شجاعت معنوی همان شجاعتی است که از افراد یک قهرمان می‌ سازد و شاید برای همین است که “جین هکمن” می‌گوید:

«تفاوت میان قهرمان و ترسو یک قدم است.»

9-  تا می‌ توانید در زمینه‌ ای که استعداد دارید آموزش ببینید.

متأسفانه اغلب افراد بااستعداد گمان می‌ کنند همه‌ چیز را می‌ دانند و این باور اشتباه باعث می‌ شود هیچ اقدامی برای پرورش استعداد و آموزش‌ پذیری خود انجام ندهند. آموزش‌ پذیری به معنای ساده، عبارت است از گوش‌ دادن، آموختن و به‌ کاربردن. آموزش‌پذیری یعنی وقتی تصور می‌ کنید همه‌چیز را می‌ دانید، باز هم به دنبال بیشتر آموختن باشید. افراد موفق، افرادی هستند که می‌ دانند با همه‌ ی موفقیت و دانشی که دارند هنوز چیزهای بسیاری هست که نمی‌ دانند و باید بیاموزند.

10- شخصیت شما از توانایی‌ ها و استعداد شما حمایت می‌ کند.

کسانی که در پرورش شخصیت انسانی خود غفلت می‌ کنند به‌ ندرت می‌ توانند موفقیت‌ های خود را در طولانی‌ مدت حفظ کنند. زیرا ضعف شخصیت، همان اژدهایی است که سرانجام همه‌ ی موفقیت‌های فرد را می‌ بلعد.

شخصیت چهار رکن دارد:

  • 1- پایبندی به ارزش‌ های اساسی
  • 2- احساس هویت
  • 3- صداقت
  • 4- انضباط شخصی

شخصیت، زمینه و مبنایی است که ساختار استعدادها و زندگی فرد بر آن بنا شده است. اگر این زمینه سست باشد یا خللی در آن وجود داشته باشد، هر قدر فرد در ساختن بنای روی آن دقت به خرج دهد، بی‌ فایده خواهد بود. به همین دلیل است که به همه‌ ی افراد موفق توصیه می‌ شود ابتدا در درون خود شخصیتی مستحکم ایجاد کنند تا بتوانند منشأ اثرات بیرونی‌ شوند و در دیگران تأثیری مثبت بگذارند.

11- نوع روابط شما در نتیجه‌ ای که از استعدادتان می‌ گیرید تأثیر می‌ گذارد.

هیچ‌ چیز به اندازه‌ ی نوع روابط، در نتیجه‌ ای که شما از استعدادتان می‌ گیرید تأثیر ندارد. افراد موفق همواره خود را در محاصره‌ ی ارتباطی با افرادی قرار می‌ دهند که چیزی به ارزش‌هایشان اضافه کنند و به آن‌ها کمک کنند تا استعدادشان را در مسیر مثبت، ارتقا دهند. اگر با افرادی معاشرت کنید که شخصیت و ارزش اجتماعی پایینی دارند به جای کمک و تشویق، شما را به سمت مسیری اشتباه سوق می‌ دهند و هرگز نمی‌ توانید به اوج برسید. نوع روابط هر فرد شکست یا موفقیت او در زندگی را رقم می‌زند چنان‌ که بزرگی می‌ گوید:

«تا حدودی همه‌ ی اندوه‌ های ما، ناشی از ارتباط ما با اشخاص ناباب، و همه‌ ی شادی‌ هایمان ناشی از روابط با اشخاص مناسب و با شخصیت است.»

12- احساس مسئولیت و داشتن تعهد ، استعداد شما را تقویت می‌کند.

بدون احساس مسئولیت و تعهد، هیچ استعدادی به اوج خود نمی‌رسد زیرا قبول مسئولیت یکی از ارکان اساسی برای رسیدن به موفقیت است. بدون احساس مسئولیت هیچ‌ کس روی فرد، هر قدر هم بااستعداد، حسابی باز نمی‌ کند و کاری به او واگذار نمی‌ کند. نتیجه‌ ی مسئولیت ندادن به افراد، پنهان‌ ماندن استعداد و توانایی فرد در انجام کار مورد نظر و در نتیجه عدم موفقیت است. از منظر دیگر، قبول مسئولیت به این معناست که بپذیریم همان‌ گونه که ما به دیگران متکی و نیازمندیم، گاهی هم دیگران به ما نیاز دارند و باید بتوانیم درک صحیحی از زمان و نحوه‌ ی نیازمندی دیگران به خود داشته باشیم.

13- کار گروهی استعداد شما را به نتیجه‌ ی بهتری می‌ رساند.

همکاری و کار گروهی، تنها فرصتی است که می‌ توانید با آن رؤیاهای بزرگ را به واقعیت تبدیل کنید. زیرا گروه‌ ها توانمندی بالقوه‌ ی رهبر گروه را به حداکثر می‌ رسانند و نقاط ضعف او را به میزان چشمگیری از بین می‌ برند. گروه‌ ها اعتبار موفق‌ شدن و سرزنش موفق‌ نشدن را با هم تقسیم می‌ کنند. گروه‌ ها افراد بیشتری را دربر می‌ گیرند و در نتیجه منابع فکری و انرژی‌ های بیشتری را به خدمت می‌ گیرند. بنابراین کار گروهی تنها راهی است که به‌‌ واسطه‌ ی آن، یک فرد بااستعداد می‌ تواند نقاط ضعف خود را به کمک نقاط قوت دیگران کمرنگ کند.

نتیجه:

به هر حال، آنچه واقعیت دارد پذیرفتن این نکته است که استعداد ممکن است ذاتی باشد اما بی‌ شک موفقیت را باید کسب کرد. چنان‌ که “ولیام بولیتو” می‌گوید: «مهم‌ترین نکته در زندگی، سرمایه‌ گذاری روی موفقیت‌ ها نیست زیرا یک فرد نادان هم می‌ تواند این کار را بکند اما آنچه عادت افراد موفق است، پندگرفتن از اشتباهات و ضررها و به‌ کار گرفتن هوش و فراست برای تکرار نشدن آن‌ هاست و این، همان وجه تمایزِ میان انسان‌ های شکست‌ خورده و انسان‌ های موفق است.

منبع: مجله راز، مهرنوش صفایی

درباره‌ی مجله راز

مجله راز
دو هفته نامه روانشناسی راز، از انتشارات نسل نو اندیش - مدیر مسئول: بیژن علیپور - حامی وب سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قالب صحیفه. لایسنس فعال نشده است، برای فعال کردن لایسنس به صفحه تنظیمات پوسته بروید.