در جامعهی ما و همهی جوامع دیگر خانوادهها از نظر مالی به سه گروه کمدرآمد، متوسط و پردرآمد تقسیم میشوند. بدیهی است که محدودیتهای مالی خانوادههای کمدرآمد بهمراتب بیشتر از خانوادههای پردرآمد و متوسط است اما بدون شک به این معنا نیست که در خانوادههای پردرآمد پدر و مادر مشکلی در ارتباط با مسایل اقتصادی فرزندان خود ندارند. در حقیقت سطح درآمد خانواده هر چقدر که باشد خواستهها و نیازهای مادی فرزندان در آن خانواده به همان نسبت رشد کرده و به حدی میرسد که در نهایت والدین را با محدودیت مواجه کرده و آنها را مجبور به دخالتهای مستقیم و غیرمستقیم میکند.
به همین دلیل ضروری است که والدین با هر میزان درآمد و توانایی مالی فرزندان خود را با محدودیتهای اقتصادی خانواده آشنا کرده و به وی کمک کنند تا با توجه به شرایط موجود و حاکم بر خانواده، برای خواستهها و آرزوهایش برنامهریزی کند. نکتهی حایز اهمیت این است که بنابر تحقیقات انجامشده توسط محققان و روانپزشکان دنیا، کودکان و نوجوانانی که مشکلات و محدودیتهای مالی و اقتصادی خانواده را بهدرستی تشخیص ندهند و نتوانند نیازهای خود را با توجه به محدودیتهای موجود هماهنگ کنند دچار درگیریهای فرساینده، آسیبها و مشکلات عدیدهای در ارتباط با والدین و گروه همسالان خود شده و در نهایت به افسردگی و یا مواد اعتیادآور سوق داده میشوند.
در واقع تربیت اقتصادی کودکان نهتنها برای ایجاد یک رابطهی بهینه میان فرزندان و والدین لازم است بلکه همچنین برای دستیابی به مواد اقتصادی و مدیریت مالی آنها در آینده امری ضروری و لازم است. در واقع کودکی که نتواند در دوران خردسالی میان دانستهها و خواستههای خود ارتباط معقول و حسابگرانهای برقرار کند در آینده نیز قادر نخواهد بود میان سطح درآمد و مخارج زندگی خود ارتباط معقول و منطقی برقرار کند و در زمینههای اقتصادی و مالی از موفقیتهای چشمگیری برخوردار شود. لذا لازم است تا یادگیری امور اقتصادی از دوران کودکی آغاز شده و به کودک آموزش داده شود که چگونه با وجود محدودیتهای منابع مالی برای دستیابی به خواستهها و آرزوهایش برنامهریزی کند و نیازهای نه چندان ضروری و غیرحقوقیاش را حذف کند. به همین دلیل است محدودیتهای مالی برای کودکان و نوجوانان میتواند گامی بزرگ در جهت ساختن آیندهای درخشان برای هر کودکی از هر خانوادهای و با هر سطح درآمدی، محسوب شود.
بنابراین تربیت و پرورش فرزندانی که فقط در رفاه زندگی کرده و به همهی خواستههای خود دست یافتهاند تربیت و پرورش کارآمدی نخواهد بود چرا که نه تنها کودکان را از رشد و آموزشی اقتصادی باز میدارد بلکه سبب میشود تا در شرایطی که رفاه (به هر دلیلی) میسر نیست، کودک یا نوجوان قادر به ادامهی زندگی به شکلی سالم و سازگار با محیط نباشد.
به همین منظور به همهی والدین توصیه میکنیم حتی در شرایطی که قادر به برآورده ساختن تمامی خواستهها و نیازهای فرزند خود هستند بهنحوی برآورده کردن آنها را محدود یا مشروط به شرایطی کرده و با ایجاد تأخیری معقول در مایحتاج نه چندان ضروری فرزندانِ خود، آنها را در برابر رفاه زندگی و عدم مدیریت مالی مصون سازند.
منبع: مجله راز ، مهرنوش صفایی