ای کاش تو را داشتم و به جای ِ تمام گیلاس ها از درخت ها آویزان می شدم. به جای دلقک ها می رقصیدم. شبیه به کودکان هیجان زده می شدم.
چنان قوانین طبیعت را بر هم می زدم و علی رغم زنانگی ام در تمام خیابان ها می بوسیدمت.
پرستشی در حد یقین را آغاز می کردم و کتابی از جنس تو ، به اسم تو…
تمام کوچه ها را به نام تو می کردم.
ع…یک ع…دو…. ع…سه
تا هزارمین کوچه همه و همه را با نام تو می خواندم.
جای ماه عکس تو را قاب می کردم. همان عکس که با کت و شلوار مشکی ات گرفته ای.
اگر بودی. از سر انگشت مرغابی ها تا روی فلس تمام ماهی ها می نوشتمت. در صورت دریا، در بطن آسمان همه جا تو را انتشار می دادم.
اگر بودی خانه ام پنجره ای بود که یک “ماه” در دلش داشت.
اگر بودی. چای دم می کردم، جرعه ای زندگی می نوشیدم.
مونا مهرپور