خوشا سیاست ابروی تو... | دکتر زندگی

خوشا سیاست ابروی تو…

دو چشم: این یکی آشوب، آن یکی تیزی
که سبزوار و نشابور را برانگیزی!

خوشا سیاست ِ ابروی تو که از چپ و راست
گرفته نصف ِ جهان را بدون ِ خونریزی

به حکم موی تو از خِیل سربه دارانم
خودت مگر که به خونخواهی ام به پا خیزی

خوشا به من که مرا با هزار سودایم
هزار مرتبه از موی خود بیاویزی

زمان رد شدن از قتلگاه دقت کن
روا مدار که از زندگان بپرهیزی

چقدر در دل این شعر خون به راه افتاد!
چقدر آب در این آسیاب می ریزی؟

قرار نیست پس از قتل های پی در پی
به رازدارترین آسیاب بگریزی؟

که آب ها کمی از آسیاب افتد و بعد
برای فتح جهان های تازه برخیزی…

مگر بخندی و اخمت رقیق تر بشود
مگر شرنگ و شکر را به هم بیامیزی…

علیرضا بدیع

درباره‌ی علیرضا بدیع

علیرضا بدیع
شاعر، نویسنده، منتقد ادبی و مجری تلویزیون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *