غیر شیدایی مرا داغی به پیشانی نبود من که پیشانی نوشتم جز پریشانی نبود همدمی ما بین آدم ها اگر می یافتم آه من در سینه ام یک عمر زندانی نبود دوستان رو به رو …
بیشتر بخوانید...می شود آیا روی دلم بنشینی!؟
حسودی ام می شود دانه دانه برف روی تنت می نشیند اما دستانِ من حتی به چشمهایت هم نمی رسد می شود آیا !؟ روی دلم بنشینی!؟ مریم پورقلی
بیشتر بخوانید...دلم می گیرد از دل های سنگی
دلم می گیرد از این شهر گاهی که شب هایش ندارد هیچ ماهی از این شهر پر از نیرنگ و افسون که رنگی نیست جز رنگ سیاهی همه درگیر شک و بددلی ها نه جای …
بیشتر بخوانید...روی زیبای تو کافیست به شوراندن ِ من [فایل صوتی]
رازداری کن و با غیر ازین راز مگو آنچه را باز شنیدی، به کسی باز مگو! گوش دل می شنود، آنچه که در دل باشد عشق را زمزمه کافی ست، به آواز مگو آتشی در …
بیشتر بخوانید...همین امشب بر من ببار
به درد بگو در انتظار چه هستی؟ همین امشب بر من ببار تنهایی هست، سکوت هست، و دلی که دزدانه حواسش، پَرتِ انتظار است… به کجای دنیا بر می خورد تو هم ببار! مریم پورقلی
بیشتر بخوانید...کدام دلتنگی زیباتر است؟
و من هر روز با خودم تکرار می کنم کدام دلتنگی زیباتر است؟ دل تنگی برای آن که دوستت دارد یا دل تنگی برای آن که دوستش می داری. و چه دلتنگی زیبایی بود وقتی فهمیدم در کنار …
بیشتر بخوانید...تو مرغ نو پَری، زودست جَلدِ بام من باشی
به سویم با لب خشک آمدی با چشم تر رفتی حلالم کن که از سرچشمه یِ من تشنه تر رفتی میان دلبران پابندی ِ مِهرت سرآمد بود چه ها دیدی که با دل آمدی اما …
بیشتر بخوانید...نشدنی ترین نشدنی دنیا
نمی دانم ما پیش از این که آفریده شویم چه رویایی در سر داشتیم. نمی دانم کجای جهان بودیم. اما می دانم اینجایی که هستیم آرزویمان نبود. من اینجا را دوست ندارم. اینجا آدم های ِ مهربانی ندارد. اینجا آدم ها …
بیشتر بخوانید...با امواج چشمانت امروزت را قلم بزن
آرام که باشی باز هم در دلت غوغایی ست، چشمهایت را می بندی که دلت را نبینند، باز هم آرام نمی شوی، دنیایت خراب است، تمام عشقت را با ضرب آهنگِ سازت می سرایی غزلهایت …
بیشتر بخوانید...من ماهیِ خو کرده به این تُنگ بُلورم
دیری ست که از دِشنه و دشنام به دورم من ماهیِ خو کرده به این تُنگ بلورم از دوستی ِ دشمن و از دشمنی ِ دوست گهواره ی لذت شده چون ذلتِ گورم *** پرورده …
بیشتر بخوانید...