حیف که حیاط کوچک خانه ی ما، درخت ندارد. دلم می خواست ساعت ها زیر سایه اش می نشستم و برای تو می نوشتم.از تو نوشتن حال ِ مرا خوب می کند. از تو نوشتن از …
بیشتر بخوانید...به تئاتر نرو!
روزی هنرپیشهای به نام «چارلز کوبرن» تعریف میکرد که چگونه پدرش دربارهی شرّی که بهخصوص در تئاترهای شهر وجود داشت، به او هشدار میداد. پدرش مردی بسیار مذهبی بود. او از پدرش پرسید: «منظورتان چه نوع …
بیشتر بخوانید...