به چه مشغول بودم اگر اینچنین دوستت نمی داشتم؟ چه رسالتی شگرف تر که از آواز گنجشک ها تا غروب حزن انگیزِ کوچ به تو فکر کنم؟! مونا مهرپور
بیشتر بخوانید...روزها می روند و می آیند، من که بی تو نمی شوم آغاز
لحظه هایی که دستِ من دادی، از غروبش قرار می افتد آسمان هم که مثل من سرد است، از نگاهش بهار، می افتد روزها می روند و می آیند، من که بی تو نمی شوم آغاز …
بیشتر بخوانید...غروب جمعه ها اما …
در طول هفته برنامه هاي مشخصي دارم! شش روز هفته را به تو فکر مي کنم غروب جمعه ها اما فکر کردن به تو مرا کمي متفاوت تا پاي مرگ پيش مي برد… مونا مهرپور
بیشتر بخوانید...