سالها پیش شهری بود که در آن همه ی مردم شاد بودند. ساکنان شهر هر کاری می خواستند، انجام می دادند و به خوبی با هم کنار می آمدند.
فقط شهردار شهر غمگین بود، چون مدیریتش لازم نبود. بخاطر اینکه در شهر همه کارها طبق روال پیش می رفت و هیچ مسئله ای پیش نمی آمد. زندان خالی بود، دادگاه هرگز استفاده نمی شد، و محضرخانه ها هم هیچ کاری نداشتند، چون ارزش قول ِ مردم بیشتر از اسناد ِ و دست نوشته های کاغذی بود.
یک روز، شهردار چند کارگر را از جایی دور استخدام کرد تا وسط میدان اصلی ِ شهر، یک چهاردیواری بسازند. چند روزی صدای چکش و اره شنیده می شد. در پایان هفته، شهردار همه ی اهالی شهر را به مراسم افتتاح، دعوت کرد. تخته های چهار دیواری به آرامی برداشته شدند.
و در آنجا… یک چوبه ی دار ظاهر شد!!! مردم از هم می پرسیدند چوبه ی دار آنجا چه می کند. مردم دستپاچه و نگران، مسائلی را که قبلا با توافق دوطرفه حل می کردند، به دادگاه بردند. به محضرخانه ها رفتند تا آنچه را که قبل از این ، تنها یک قول مردانه بود، ثبت کنند. و از ترس ِ قانون، به گفته های شهردار توجه کردند. اما اتفاق مهم تر این بود که آن چوبه ی دار هرگز استفاده نشد. اما بودنش همه چیز را دگرگون کرد.
فقط شهردار شهر غمگین بود، چون مدیریتش لازم نبود. بخاطر اینکه در شهر همه کارها طبق روال پیش می رفت و هیچ مسئله ای پیش نمی آمد. زندان خالی بود، دادگاه هرگز استفاده نمی شد، و محضرخانه ها هم هیچ کاری نداشتند، چون ارزش قول ِ مردم بیشتر از اسناد ِ و دست نوشته های کاغذی بود.
یک روز، شهردار چند کارگر را از جایی دور استخدام کرد تا وسط میدان اصلی ِ شهر، یک چهاردیواری بسازند. چند روزی صدای چکش و اره شنیده می شد. در پایان هفته، شهردار همه ی اهالی شهر را به مراسم افتتاح، دعوت کرد. تخته های چهار دیواری به آرامی برداشته شدند.
و در آنجا… یک چوبه ی دار ظاهر شد!!! مردم از هم می پرسیدند چوبه ی دار آنجا چه می کند. مردم دستپاچه و نگران، مسائلی را که قبلا با توافق دوطرفه حل می کردند، به دادگاه بردند. به محضرخانه ها رفتند تا آنچه را که قبل از این ، تنها یک قول مردانه بود، ثبت کنند. و از ترس ِ قانون، به گفته های شهردار توجه کردند. اما اتفاق مهم تر این بود که آن چوبه ی دار هرگز استفاده نشد. اما بودنش همه چیز را دگرگون کرد.
در جهان تنها یک فضیلت وجود دارد و آن آگاهی است و تنها یک گناه وجود دارد و آن جهل است.
مولوی (۶۷۲ – ۶۰۴)
آگــاه باشیـد