چگونه دوست خوبی برای اشخاص افسرده باشیم؟ | دکتر زندگی

چگونه دوست خوبی برای اشخاص افسرده باشیم؟

من از سیزده سالگی افسردگی‌های مختلفی را تجربه کرده‌ام و در طی این سال‌ها، هم حمایت های خوب و هم حمایت های بد از دوستانم دیده‌ام.

بعضی‌ها درک کردند، و بعضی‌ها گفتند «دست از آه و ناله بردار و باهاش کنار بیا [فراموشش کن].» همچنین، دوستانی داشته‌ام که به اندازه‌ی من سختی کشیده‌اند و در نتیجه‌ی این تجربه معنی دوستی واقعی با کسی که افسرده است را یاد گرفته‌ام.

به احتمال زیاد شما هم حداقل یک مرتبه در زندگی ِ خود افسردگی را تجربه کرده یا به فردی افسرده برخورده‌اید، چه متوجه شده باشید چه نه، یا خودتان افسرده بوده یا افسردگی دیگران را دیده‌اید. (حتی اگر خودشان چیزی به شما نگفته باشند.) بسیاری از مواقع ما نمی‌دانیم در کنار این افراد چطور عمل کنیم یا چه بگوییم.

دوستی با شخصی افسرده آکنده از تله است. می‌توانید یک حرف «درست» بگویید ولی با این حال باز آن حرف کاملا اشتباه باشد. افسردگی هر شخص با دیگری متفاوت است. ولی بیایید چند پیشنهاد کلی را بررسی کنیم که ممکن است مفید باشند.

دردشان را تصدیق کنید.

یکی از بهترین کارهایی که می‌توانید برای شخص افسرده انجام بدهید تصدیق احساساتشان یا دست کم این که چه می‌کِشند است. با وی غمخواری کنید. بگویید که متاسفید که چنین موقعیت سختی را پشت سر می‌گذارند و شما تنهایشان نمی‌گذارید.

گاهی اوقات بهترین دوا همدردی با شخص افسرده است. به آن‌ها اطمینان خاطر بدهید که درک می‌کنید چه شرایط سختی را پشت سر می‌گذارند و سخت‌تر بودن شرایط گاهی طبیعی است. آن‌ها ضعیف نیستند، آن‌ها ناخوش هستند.

حرف‌های کلیشه‌ای نزنید.

همه‌ی ما این کار را می‌کنیم. شرایط سختی پیش می‌آید و اولین دست‌آویز ما نقل از بزرگان و حرف‌های کلیشه‌ای است که فکر می‌کنیم بیشترین کمک را می‌کنند. ولی ممکن است این‌ها نظرهای یک‌بارمصرف، بی‌ارزش و بدون هیچ معنای واقعی ای باشند. گفتن «مثبت فکر کن.» به شخص افسرده مانند گفتن «فراموشش کن.» به فرد مبتلا به سرطان است.

جملاتی نظیر این‌ها تنها دوستتان را خشمگین می‌کند و منجر به شرمندگی و عذاب وجدان آن‌ها در ناتوانی برای بهبود خودشان می‌شود.

سعی در ترمیم آن فرد نکنید. بگذارید هر حسی که نیاز دارند داشته باشند. اگر نیاز به عصبانیت از موقعیتی دارند، به آن‌ها نگویید که «خشم چیزی را حل نمی‌کند.» بگویید خودشان را خالی کنند. ببینید که چیزی هست که در بهتر کردن حالشان کمکشان کند یا نه. (و در صورت نبود انتقاد نکنید.)

گاهی دلایل واضحی برای افسردگی وجود دارد و گاهی نه. اگر مشکل خاصی دوست شما را ناراحت کرده، پیشنهاد بدهید که تا حدی به آن‌ها کمک کنید.

با این وجود، بسیاری از افراد از افسردگی شان بدون دلیل ِ درستی خجالت می‌کشند. اگر به چنین موقعیتی برخوردید، به آنها نگویید که «دلیلی برای ناراحت بودن وجود ندارد.» یکی از سنگین‌ترین بارهای روی دوش افراد افسرده این است که فکر کنند «دلیلی برای ناراحتی وجود ندارند.» وقتی «زندگی خوبی دارند.»
این اتفاق ممکن است برای افرادی که اصلا انتظار ندارید بیافتد.

شرایط را جدی بگیرید و تشویق شان کنید که در جستجوی کمک باشند.

تفاوت بزرگی بین غمگین بودن و افسرده بودن وجود دارد. اگر کسی را می‌شناسید که زجر می‌کشد، این تعریف کاملا واضح است.

مشکلات شان را با گفتن این که «فردا حالشان بهتر می‌شود.» مردود نشمارید. بدانید که افسردگی اختلالی جدی است و اغلب نیاز به درمان حرفه‌ای روان‌شناس دارد.

ممکن است عزیزانتان آمادگی پذیرش نیاز کمک به خود (و موثر بودن کمک) را نداشته باشند، ولی با آرامی و با کاشتن این بذرها در ذهن شان، ممکن است آن‌ها را قانع کند تا به دنبال درمان بروند. همچنین، پیشنهاد بردن آن‌ها به دکتر را بدهید، همانطور که دوستان من اینگونه عمل کردند. یا، بنیادهای خیریه‌ای را پیدا کنید که می‌توانند برای آن‌ها مفید باشند.

بدون قضاوت یا اعمال منطق گوش کنید.

یکی از بدترین کارهایی که می‌توانید بکنید، هم برای خودتان و هم در حق دوستتان (برای جلوگیری از ناکامی)، تزریق منطق به ذهن یک شخص افسرده است. بسیاری از اوقات آن شخص مانند شما سر از افکار خودش در نمی‌آورد.

لطفا سعی کنید اگر دوستتان بچه دارند و دارند در مورد خودکشی حرف می‌زند در موردش قضاوت نکنید. وقتی آنقدر افسرده باشید، متوجه منطق نمی‌شوید. اگر به شما بگوییم که فکر می‌کنیم وحشت‌زدگی بعدی ما را خواهد کــُـشت، قبول کنید که با این که منطقی در آن نیست، ولی اینطور احساس می‌کنیم.

هر طور که آن شخص دوست دارد در کنارش باشید.

گاهی اوقات ممکن است دوست شما راجع به افکارش با شما حرف بزند و گاهی ممکن است فقط بخواهد با شما به سینما برود یا حواس ِ خودش را پرت کنند(خودش را مشغول کاری کند). با این موضوع کنار بیاید و در آن لحظه همان طور که دوست دارد در کنارش باشید. اگر دوست داشت افکارش را به جای گفتن، برای شما پیامک کند، بگذارید همین کار را بکند.

یا اگر نیاز دارد که شما او را یک روز یا چند روز دیگر برای صرف ناهار بیرون ببرید، چون ممکن است آن روز نتوانند از خانه بیرون برود، نپرسید چرا؟ سعی کنید به بهترین نوعی که می‌توانید و می‌خواهد کنارش باشید.

گاهی اوقات که من می‌خواستم دوستم را برای صرف ناهار ببینم، درست زمانی که من حوصله‌ی بلند شدن از تختم را نداشتم، بنابراین او در کنار من دراز می کشید و سکوت می کرد. هر دو کار دقیقا همانی بودند که من از ته دلم می‌خواستم و نیاز داشتم.

صبور باشید و بپذیرید که وضعیت تغییر کرده است

می‌دانم که شما می‌خواهید دوستتان مانند سابق باشد، و باور کنید او هم به اندازه‌ی شما همین را می‌خواهد. ولی لطفا بپذیرید که در وضعیت فعلی، چنین چیزی ممکن نیست.

ممکن است بخواهد شب یکشنبه با شما به صرف قهوه یا با اطرافیان و بچه‌هایش یک روز به پارک برود، ولی در حال حاضر آن موقعیت‌ها به احتمال زیاد شدیدا برای او قابل تصور نیست.

اگر می‌دانید که میل دارد بیرون برود ولی فعلا ظرفیت حضور در جمع را ندارد، چرا به تنهایی با او بیرون نروید و مدتی با او گپ نزنید؟ لازم نیست مناسبت خاصی داشته باشد، یه فنجان چای در نزدیک‌ترین کافه یا ناهاری ساده در مکانی آرام کافی است.

در تماس و پیگیر او باشید.

یکی از بدترین کارهایی که می‌توانید بکنید این است که در زمان  ِ افسردگی، دوستتان را از زندگی اجتماعی تان بیرون بیاندازید. ممکن است او نتواند همیشه در کنار شما فعال باشد، هنوز هم می‌خواهد بخشی از او باشد. حتی اگر نمی‌تواند خودش در زندگی شما اثری بگذارد، باز هم می‌خواهد بداند در زندگی شما چه می‌گذرد.

آن‌ها را همراه دوستان دیگر خود به شام دعوت کنید. حتی اگر قبول نکنند، باز هم از دعوت شما خوشحال خواهند شد چرا که هیچکس نمی‌خواهد حس کند رها شده.

مراقب خودتان باشید.

علی‌رغم همه‌ی توصیه‌های بالا، گاهی اوقات خودتان هم حس درماندگی می‌کنید و این ایرادی ندارد. وقتی همه‌ی درها بسته می‌شود، همه دوست دارند همراه خودشان باشند.

باید به یاد داشته باشید که مراقب خودتان باشید و بدانید که هر چقدر بخواهید به دوستتان کمک کنید، هنوز هم زندگی خودتان را دارید و در اولویت قرار دادن خودتان، شما را خودخواه جلوه نمی‌دهد. شما نمی‌توانید وقتی که خانواده و تعهدهایی با خودتان و دیگران دارید، تمامْ وقت کنار دوستان باشید ولی به اندازه کنار دوستتان بودن برای کمک به اون کافی است.

نوشته‌ی: تونی وایت

ترجمه اختصاصی دکتر زندگی

منبع (+)

درباره‌ی دکتر زندگی

دکتر زندگی
خانواده، عشق، تحول، موفقیت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *