به سپیدی صبح هایت غبطه می خورم اینکه آرام ، نازل می شوی و همه تو را دچار می شوند … مریم پورقلی
بیشتر بخوانید...با یافتن چشمِ تو آرام گرفتم
ای بکرترین برکه! هلا سوره ی صافی پرهیز کن از این همه پرهیزِ اضافی داغی بزن از بوسه به پیشانیِ سردم بدنام که هستیم به اندازه ی کافی تلخينه ی آمیخته با هر سخنت را صد شُکرِ …
بیشتر بخوانید...با امواج چشمانت امروزت را قلم بزن
آرام که باشی باز هم در دلت غوغایی ست، چشمهایت را می بندی که دلت را نبینند، باز هم آرام نمی شوی، دنیایت خراب است، تمام عشقت را با ضرب آهنگِ سازت می سرایی غزلهایت …
بیشتر بخوانید...واژه ها را شانه کن
با دست هایت موهایم را ورق بزن واژه ها را شانه کن شعری بنویس آنقدر ادامه اش بده تا از دندانه های ِ شانه، واژه سرازیر شود بیت ها را بشکن دست هایت چسبیده به …
بیشتر بخوانید...به حرف هایم اعتماد کن دلم
تا به حال از تمام حس های دنیا عقب مانده ای؟ تا به حال نسبت به تمام حس های دنیا بی حس شده ای؟ تا به حال خودت را در آغوش گرفته ای؟ حالا، من …
بیشتر بخوانید...به صبح لبخند بزن
به صبح لبخند بزن بگذار تلالوی مهربانی تو را نوازش کند امروز کمی آرام باش، کمی صبور در تو زندگی آغاز شده بگذار امروزت رنگ دیروز نگیرد کمی با صبح قدم بزن… مريم پورقلى
بیشتر بخوانید...معنی نهایی دوستت دارم
وقتی می گویم دوستت دارم، به معنی نهایی اش فکر می کنم، “تنفر”. اینکه قرار است چقدر زمان بگذرد تا یک دوست داشتن تبدیل به تنفر شود. قرار است چقدر زمان بگذرد تا خنده هایی که …
بیشتر بخوانید...رقص آرام
آیا تا به حال به کودکان نگریسته اید در حالی که به بازی “چرخ و فلک” مشغولند؟ و یا به صدای باران گوش فرا داده اید، آن زمان که قطراتش به زمین برخورد می کند؟ …
بیشتر بخوانید...شما خود معجزه هستید
اگر میخواهید معنای تازهای برای زندگی خود بیابید، دقایقی آرام بنشینید و از خود بپرسید: چگونه میتوانم به مردم خوبم کمک کنم؟ چه کاری از دست من برای پیشرفت ایران عزیز برمیآید؟ باید راهی باشد …
بیشتر بخوانید...