خارپشتی از یک مار تقاضا کرد که بگذارد در لانه او پناه گزیند. مار پذیرفت و او را به لانه تنگ و کوچکش راه داد. چون لانه مار کوچک بود خارهای تیز خارپشت به بدن مار فرو می رفت و او را اذیت می کرد. اما مار از سر نجابت و مهمان دوستی دم بر نمی آورد. سرانجام مار گفت:
«نگاه کن که چگونه مجروح و خونین شده ام. لطفا لانه مرا ترک کن.»
خارپشت گفت: « من مشکلی ندارم. اگر تو ناراحتی می توانی لانه دیگری برای خود بیابی!»
نکته: عادات ابتدا به صورت مهمان پیش ما می آیند اما دیری نمی گذرد که خود را صاحبخانه می نامند و کنترل ما را بدست می گیرند. مواظب خارپشت عادات منفی باشید.
برگرفته شده از کتاب: “خودت باش!” ، سعید گل محمدی