شما از زندگی چه می‌ خواهید؟ - دکتر زندگی

شما از زندگی چه می‌ خواهید؟

بسیاری از مردم نمی‌ دانند که از زندگی چه می‌ خواهند و به‌ راستی به‌ دنبال چه چیزی هستند. در چنین شرایطی مضحک است اگر انتظار داشته باشیم که از زندگی لذت ببریم و شاد باشیم زیرا تا زمانی که ندانیم خواسته‌ ی درونی‌ مان چیست و تمایل قلبی‌ مان کدام است، چگونه می‌ توانیم در جهت ارضای آن قدمی‌ برداریم؟

اگر به موفقیت دیگران غبطه می‌ خورید، اگر حس می‌ کنید دیگر هیچ‌ چیزی در زندگی برایتان معنا ندارد، اگر در درون خود خلائی حس می‌ کنید، همه نشان‌ دهنده‌ ی آن است که هنوز خواسته‌ ی قلبی خود را نشناخته و قدمی ‌برای رضایت آن برنداشته‌ اید.

موانع شناخت تمایل قلبی

بزرگ‌ ترین مانع برای شناختن تمایل قلبی‌ مان، ذهن ماست!

ذهن ما از کودکی به شکلی تربیت می‌ شود که همه‌ چیز را از یک دریچه‌ ی تنگ ببیند. اغلب ما می‌ دانیم که خواسته‌ ی واقعی و تمایل قلبی‌ مان چیست اما خانواده، مدرسه و جامعه‌، ما را طوری تربیت کرده‌ اند که همه‌ ی چیزهای خوب را غیرممکن و غیرعقلانی بپنداریم. قلب‌ مان به ما می‌ گوید که چه می‌ خواهد اما ذهن فریاد می‌ زند که دست یافتن به آن غیرممکن است.

قلب می‌گوید: «من نیازمند عشقم.» اما ذهن ترجمه می‌کند: «باید تا زمانی‌ که‌ یک فرد ایده‌ آل پیدا نکرده‌ ام صبر کنم.»

قلب می‌گوید: «می‌ خواهم از زندگی لذت ببرم.» اما ذهن می‌ گوید: «بدون پول لذت بردن از زندگی امکان ندارد.»

قلب اغلب درست می‌ گوید اما ذهن در بسیاری از موارد درست برداشت نمی‌ کند. خواسته‌ های دل اغلب برآمده از اشتیاق و ایمان است و خواسته‌ های ذهن اغلب برخواسته از شرایط بیرونی، اعتقادات والدین، محدودیت‌ های جامعه و آموزش‌ های مدرسه است.

یک نفس عمیق بکشید و چشمان خود را ببندید. بگذارید عمیق‌ تر و بدون ترس از دیگران و آینده بیندیشید و تمایل قلبی خود را بشناسید.

چگونه تمایل قلبی خود را تشخیص دهیم؟

کاغذی بردارید و بالای آن بنویسید: «تمام چیزهایی که می‌ خواهم.»

تمام آن چیزهایی را که به ذهن‌ تان می‌ رسد در آن یادداشت کنید: کار بهتر، یک اتومبیل جدید و مجهز، اندام متناسب، … حتی جزئی ترین نکات را نیز از قلم نیندازید و تمام آرزوهایتان را بنویسید. اما دقت داشته باشید، گاهی تشخیص خواسته‌ ها کمی‌ دشوار و پیچیده خواهد بود. به طور مثال شما در واقع در آرزوی احترام و توجه از جانب دیگران هستید اما ذهن‌ تان به شما می‌ قبولاند که خواسته‌ ی شما یک اتومبیل مدل بالا و شیک است. بنابراین در تشخیص خواسته‌ های واقعی خود و آن‌ چه می‌ خواهید به دست آورید، دقیق‌ تر باشید و بدون در نظر گرفتن هر محدودیتی، تنها آن‌ چه را که دلتان آرزو می‌ کند بر روی کاغذ آورید.

اکنون به صفحه‌ ی بعدی بروید. در بالای صفحه بنویسید: «تمام چیزهایی که تاکنون به دست آورده‌ ام.»

همه‌ چیز را بنویسید، از کوچک‌ ترین تا بزرگ‌ ترینشان! و در آخر این دو لیست را با هم مقایسه کنید.

اگر تاکنون خواسته‌های قلبی خود را مد نظر قرار نداده و به آن‌ها نرسیده‌ اید، نگران نباشید. هیچ وقت دیر نیست؛ می‌ توانید هم اکنون شروع کنید.

چرا ایمان برای رسیدن به خواسته‌های قلبی مهم است؟

ایمان تنها راه رسیدن به تمایلات قلبی، دست یافتن به بهترین‌ ها و ایستادن بر سکوی رؤیاهاست. اگر خود را به ایمان بسپارید، رسیدن به موفقیت نه تنها ممکن، بلکه بسیار طبیعی و بدیهی خواهد بود. اگر تنها یک بار خود را بی‌ قید و شرط به خداوند تقدیم کنید، به قدرت معجزه پی خواهید برد. در دنیای کنونی این باور به ما تلقین شده است که معجزه، تنها یک رؤیاست که در دنیای واقعی به وقوع نمی‌ پیوندد. به همین دلیل نیز هست که مردم در دنیای باستان بسیار راحت‌ تر از اکنون به خواسته‌ های خود می‌ رسیدند زیرا می‌ توانستند به‌ راحتی خواسته‌ های خود را تشخیص دهند و با ایمان آن را دریافت کنند.

موانع داشتن ایمان

به ‌یاد دارم که‌ یکی از دوستانم تعریف می‌ کرد زمانی آموزش یک سری از مراقبت‌ های بهداشتی پوست برایش یک رؤیای دست‌ نیافتنی بود. این جلسات درمانی هزینه‌ ی بسیار بالایی داشت که در آن زمان از عهده‌ ی وی خارج بود اما از ته قلب آرزو داشت بتواند این آموزش‌ ها را دریافت کند. روزی هنگام خرید چند محصول بهداشتی مربوط به پوست در کمال ناباوری متوجه شد که فروشنده کوپن جلسات درمانی را که در آرزویش بود، به او داد. همسرش فکر می‌ کرد که ممکن است کاسه‌ ای زیر نیم کاسه باشد وگرنه این خدمات گران‌ قیمت را به این راحتی به کسی هدیه نمی‌ دهند. اما این‌ طور نبود. دوستم توانست به آن چیزی برسد که به‌ راستی و از ته دل در آرزویش بود.

همه‌ی ما عادت کرده‌ ایم که فقط به چشمان‌ مان اعتماد داشته باشیم و چشمان‌ مان همیشه دیده‌ اند که همه‌ چیز باید با سختی و مرارت به دست آید. ما عادت نداریم که چیزی را به رایگان و به‌ راحتی به دست آوریم. ما در این دنیای مدرن تنها به درد، رنج و ناامیدی عادت کرده‌ ایم. زندگی برای اغلب ما آن‌ قدر دشوار بوده است که نتوانیم به ‌راحتی و آرامش ایمان داشته باشیم. آن‌ قدر دیگران از محدودیت‌ ها برای ما گفته‌ اند که چشمان‌ مان خطوط نامرئی محدودیت را به‌ وضوح می‌ بینند و باور داریم که در پشت این خط‌ های قرمز تنها غیرممکن وجود دارد.

چگونه ایمان داشته باشیم؟

تمرین کنید!

یک خواسته‌ ی کوچک مثل دریافت یک شاخه گل، یا یک هدیه‌ ی کوچک را در نظر بگیرید و با تمام دل باور داشته باشید که به آن دست پیدا خواهید کرد. می‌ دانم که حتی برای دست یافتن به این خواسته‌ های کوچک هم انبوهی از افکار منفی به سویتان هجوم خواهند آورد اما ناامید نشوید. به هر حال در این بازی چیزی از دست نخواهید داد. افکار منفی را از خود دور کنید و صبور باشید. بی‌ شک به آن‌ چه که از ته دل آرزو کرده‌اید خواهید رسید. آن‌ گاه باورتان آن‌ قدر رشد خواهد کرد که بتوانید به آرزوهای بزرگ‌ تر هم دست پیدا کنید.

منبع: مجله راز

درباره‌ی مجله راز

مجله راز
دو هفته نامه روانشناسی راز، از انتشارات نسل نو اندیش - مدیر مسئول: بیژن علیپور - حامی وب سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *