امنیت شغلی-قسمت اول | دکتر زندگی

امنیت شغلی-قسمت اول

وقتی بچه بودم، پدر و مادرم فرمول موفقیت را به من آموختند که شما هم احتمالا می دانید: مدرسه برو، سخت درس بخوان و نمرات خوب بگیر تا بتوانی شغلی مطمئن با حقوق و مزایای بالا داشته باشی، شغلی که نگهدار زندگی تو خواهد شد. اما این طرز تفکر دوران انقلاب صنعتی است و ما دیگر در آن دوران زندگی نمی کنیم. شغل شما نمی تواند از شما نگهداری کند. دولت نمی تواند نگهدار شما باشد. هیچ کس نمی تواند از شما نگهداری کند. زیرا وارد قرنی جدید شده ایم و قوانین تغییر کرده اند.

پدر و مادرم به امنیت شغلی، حقوق بازنشستگی شرکت ها، تامین اجتماعی و بیمه سالمندان اعتقاد داشتند. اما همه ی این ها منسوخ شده اند و دیدگاه هایی غیرمتداول و مربوط به سال های گذشته به شمار می روند. امنیت شغلی امروزه یک شوخی است و تمام عمر برای یک شرکت کار کردن، مانند ماشین تایپ دستی منسوخ شده است.

حقوق بازنشستگی، امنیت شغلی و امنیت بازنشستگی همه طرز فکر دوران انقلاب صنعتی هستند. عصر فعلی عصر اطلاعات است و باید طرز فکر عصر اطلاعات را داشته باشم.

خوشبختانه بسیاری گوش دادن و یادگیری را آغاز کرده اند. جای تاسف است که باید این همه رنج و سختی به وجود آید تا مردم درس بگیرند. اما حداقل آغاز تاثیر این درس ها دیده می شوند. هر بار که بحرانی بزرگ مانند ترکیدن حباب شرکت های دات کام، بحران اقتصادی بعد از ۱۱ سپتامبر، بحران های مالی و رکود اقتصادی دیگر رخ می دهند، عده بیشتری متوجه می شوند که امنیت شغلی گذشته، دیگر وجود ندارد.

اگر برای بالا رفتن از نردبان ترقی شرکت ها، سال ها وقت صرف کرده اید، حالا می دانید که چه منظره هایی همیشه جلوی شما است. شما همیشه پشت کسی را می بینید که جلوی شما ایستاده است. آینده شما همان است. اگر این را می خواهید، پس احتمالا این مطالب به درد شما نمی خورد. اما اگر از این که فرد دیگری همیشه جلوی شما است خسته شده اید، پس به خواندن این مطالب ادامه دهید.

نگذارید عناوین خبری شما را گول بزنند. همیشه صداهای احمقانه تلاش می کنند تا توجه شما را از کار اصلی تان که ساختن زندگی خودتان است، منحرف کنند. اینها تنها صدا است. ممکن است تروریسم، رکود اقتصادی یا رسوایی های انتخاباتی اخیر باشد، اما این ها با ساختن زندگی تان رابطه ای ندارند.

اقتصاد مسئله اصلی نیست. شما اصل هستید.

آیا از فسادی که در شرکت ها وجود دارد عصبانی هستید؟ آیا از بانک های بزرگ که باعث این بحران شدند عصبانی هستید؟ آیا از دولت به این دلیل که به اندازه کافی برای جلوگیری از این بحران تلاش نکرد عصبانی هستید؟ آیا از دست خود برای این که زودتر اختیار زندگی تان را به دست نگرفته اید، عصبانی هستید؟ زندگی سخت است، اما چه باید کرد؟ سوال اصلی این است.

ناله کردن و غر زدن، آینده شما را تامین نمی کند. سرزنش کردن بانک های بزرگ، شرکت های خصوصی و یا دولت، کاری را پیش نمی برد.

اگر آینده ای ثابت و محکم می خواهید، باید خود آن را بسازید. تنها زمانی می توانید اختیار آینده را به دست بگیرید که اختیار منبع درآمد، در دست شما باشد. باید تجارت خود را بسازید.

ادامه دارد…

 

منبع: کتاب “تجارت قرن بیست و یکم” ، رابرت تی کیوساکی، برگردان: محسن جواهری

 

امنیت شغلی-قسمت دوم

درباره‌ی صابر خطیری

صابر خطیری
- پژوهشگر و نویسنده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *