شاید روزی کسی در آغوشت شعرهای مرا برایت نجوا کند… می دانم ، آن روز خواهی گفت عجب شاعر دیوانه ای! منبع: مجموعه اشعار ستاره ، آزاده پارسا
بیشتر بخوانید...دیوار براق نقرهای
روزی یک مرد روستایی با پسر 13 سالهاش وارد یک مرکز تجاری میشوند. پسر متوجه دو دیوار براق نقرهایرنگ میشود که به شکل کشویی از هم جدا شده و دوباره به هم چسبیدهاند، از پدر …
بیشتر بخوانید...کِیف عاشقی
دلم برایت تنگ شده است. راستی سلام ، دوست داشتنی جان عزیزم ، چه می کنی؟ حال خودت ، دلت ، روزگارت چطور است؟ حال نامه های بی جواب من که خیلی بد است. حس داشتن دوباره ات …
بیشتر بخوانید...پنج اصل یک رابطهی زناشویی موفق
اصل اول: درک متقابل یا همدلی دو طرفه یکی از رایج ترین اشتباهات ارتباطی که همه ی ما مرتکب آن می شویم این است که گمان می کنیم وقتی کسی را می شناسیم، هر برداشتی …
بیشتر بخوانید...قصه ی ناتمام
من می ترسم ، می ترسم یک روز صدای مهیبی از آسمان بیاید. یا زمین شکاف بردارد. می ترسم یک اتفاق خارق العاده همه چیز را ببلعد. قبل ترها آنقدر ترسو نبودم ، از وقتی از همه …
بیشتر بخوانید...منِ بی تو
درد نبودنت را قیچی می کنم از خیالم مثل همان عطرهایی که رفتی و من شکستم عکس هایی که با ناباوری میان هق هق چشمانم با شعله های آتش هیمه شدند و سوختند… تو می …
بیشتر بخوانید...ساعت مَـنگ
دو فنجان چای بی قند که بهانه نمی خواهد من باشم و تو باشی و يک ساعت منگ عصرمان حتما طلايی مي شود مريم پورقلی
بیشتر بخوانید...برای به تو رسیدن
رد پایت در شب جامانده تو آن ماهی که دست هایم برای به تو رسیدن کوتاه بود مریم پورقلی
بیشتر بخوانید...به وقت انسانیت
می گویند: ساعت به وقت انسانیت مرده است اما دروغ می گویند ساعت به وقت انسانیت را کشته اند با دروغ هایشان با تهمت هایشان با غیبت هایشان با زیر پا له کردن همدیگر با …
بیشتر بخوانید...میان عصیانِ چشمهایت
حالم گرفته از این سه شنبه های مجهول این وسط هفته ها کاش نبودند … دلم پنج شنبه می خواهد که تو را از رفتن هایت کنار بکشم با هم قرار بگذاریم در خیابانی، کافه …
بیشتر بخوانید...