خوب بودن زیاد سخت نیست ، کافی ست مهربانی کنی ، زبانت که نیش نداشته باشد و کسی را نرنجاند ، همین خوبی ست. وقتی برای همه خیر بخواهی همین خوبی ست ، وقتی محبتت بی منت باشد ، وقتی عشق …
بیشتر بخوانید...زیر رگبار دوستت دارم
می خواهم به آسمان پنجه ای بیندازم برایت ماه را بچینم و آوازِ “با من بمان تا ابد” بخوانم تا زیر رگبارِ دوستت دارم هایِ من دوباره جوانه بزنی دانه الماس من نگار سپهری
بیشتر بخوانید...رویای شیرین
شب ها تو را که به یاد می آورم خوابم می برد تو چه رویای شیرینی هستی کاش تمام نشوی! مریم پورقلی
بیشتر بخوانید...دیوار براق نقرهای
روزی یک مرد روستایی با پسر 13 سالهاش وارد یک مرکز تجاری میشوند. پسر متوجه دو دیوار براق نقرهایرنگ میشود که به شکل کشویی از هم جدا شده و دوباره به هم چسبیدهاند، از پدر …
بیشتر بخوانید...کِیف عاشقی
دلم برایت تنگ شده است. راستی سلام ، دوست داشتنی جان عزیزم ، چه می کنی؟ حال خودت ، دلت ، روزگارت چطور است؟ حال نامه های بی جواب من که خیلی بد است. حس داشتن دوباره ات …
بیشتر بخوانید...قصه ی ناتمام
من می ترسم ، می ترسم یک روز صدای مهیبی از آسمان بیاید. یا زمین شکاف بردارد. می ترسم یک اتفاق خارق العاده همه چیز را ببلعد. قبل ترها آنقدر ترسو نبودم ، از وقتی از همه …
بیشتر بخوانید...منِ بی تو
درد نبودنت را قیچی می کنم از خیالم مثل همان عطرهایی که رفتی و من شکستم عکس هایی که با ناباوری میان هق هق چشمانم با شعله های آتش هیمه شدند و سوختند… تو می …
بیشتر بخوانید...ساعت مَـنگ
دو فنجان چای بی قند که بهانه نمی خواهد من باشم و تو باشی و يک ساعت منگ عصرمان حتما طلايی مي شود مريم پورقلی
بیشتر بخوانید...برای به تو رسیدن
رد پایت در شب جامانده تو آن ماهی که دست هایم برای به تو رسیدن کوتاه بود مریم پورقلی
بیشتر بخوانید...میان عصیانِ چشمهایت
حالم گرفته از این سه شنبه های مجهول این وسط هفته ها کاش نبودند … دلم پنج شنبه می خواهد که تو را از رفتن هایت کنار بکشم با هم قرار بگذاریم در خیابانی، کافه …
بیشتر بخوانید...