در گذشته میلیونربودن به مردان و زنان میانسال محدود بود، اما آن دوران به سر آمده است و امروزه با مطالعه داستان موفقیت بسیاری از ثروتمندان جهان می توان دریافت که آن ها در دوران …
بیشتر بخوانید...خیال داشتنت
من آنقدر برای این روزهای نداشتنت اشک ریخته ام…که حالا دیگر حتی با نوشتن هم نمی توانم وسعت دلتنگیم را فریاد بزنم. این اواخر… خیال داشتنت آنقدر پیر شده بود که عاقبت افسرده شد و مُرد. بیچاره …
بیشتر بخوانید...رمان رویاهای خاکستری – قسمت سوم
فصل سوم: چشمانم را چون كودكي كه براي نخستين بار پا به عرصة ی وجود مي نهد به آرامي گشودم، خود را ميان ملحفه هاي سفيد ِ تخت بيمارستان ديدم، دستان مادر همراه نگاه هاي …
بیشتر بخوانید...غریزه و چمن
به یاد دارم پانزده یا شانزدهساله که بودم، با معلم روحم (پدرم) در میدان بهارستان تهران قدم میزدیم. در آن سالها میادین تهران به خاطر فضای سبز و فوارههایش محلی مناسب برای دقایقی استراحت و …
بیشتر بخوانید...با رویاهایت زندگی کن
روزی روزگاری دو برادر در کنار هم زندگی می کردند. خانه آنها در طبقه هشتادم یک برج مسکونی قرار داشت. روزی وقتی به خانه برمی گشتند در کمال ناامیدی متوجه شدند که آسانسورهای برج ِ …
بیشتر بخوانید...