من به یک سیاره نیاز دارم تا از تو سفر کنم، و به یک جرأت تا تمام کسانی که دوستت دارند را بُکُشم، خونشان را در شیشه های رنگی بریزم و برای همیشه از تو دور …
بیشتر بخوانید...چشمانت به تنهایی دیوان شعری ست…
پای دوست داشتنت که وسط می آید واژه هایم رنگ شعر می گیرند چشمانت به تنهایی دیوان شعری ست مریم پورقلی
بیشتر بخوانید...روی نخ های رنگارنگ
داشتم شعر می بافتم؛ دانه دانه نگاهت را زیر و رو گره زدم دستانم اما جا ماند روی نخ های رنگارنگ ِ صدایت! نفیسا عمادالاسلامی
بیشتر بخوانید...مگر ادامه ی…
راستی کجای شعر من سپید است؟! کجای رویَم…؟ کجای شبم…؟ اینجا تا چشم کار می کند سیاهی ست… مگر ادامه ی موهایم… مونا مهرپور
بیشتر بخوانید...واژه ها را شانه کن
با دست هایت موهایم را ورق بزن واژه ها را شانه کن شعری بنویس آنقدر ادامه اش بده تا از دندانه های ِ شانه، واژه سرازیر شود بیت ها را بشکن دست هایت چسبیده به …
بیشتر بخوانید...فکر می کنم بهتره برگردی! [فایل صوتی]
ما چقدر با هم خاطره های قشنگ نداریم… یا مثلا چقدر کافه نرفتیم. ما چقدر با هم چایی نخوردیم! فیلم ندیدیم و نخندیدیم. آه لعنتی… ما چقدر با هم خوش نگذروندیم. شهر بازی و تئاتر و سینما نرفتیم. چقدر توو آغوش …
بیشتر بخوانید...خوشا سیاست ابروی تو…
دو چشم: این یکی آشوب، آن یکی تیزی که سبزوار و نشابور را برانگیزی! خوشا سیاست ِ ابروی تو که از چپ و راست گرفته نصف ِ جهان را بدون ِ خونریزی به حکم موی …
بیشتر بخوانید...روزی دو شعر کمتر
کم کم فراموش کردنت آغاز مي شود! ساعتي بيست دقيقه کمتر به تو فکر مي کنم. شب ها يک ساعت زودتر مي خوابم! روزي دو شعر کمتر مي گويم! هفته اي هفت عکس تو را، از حافظه ي تلفنم پاک مي …
بیشتر بخوانید...تاریخِ آخرین لبخندت
من شباهت عجیبی به زن هایی که دقیق نمی دانند چگونه دلبری کنند ، دارم. صبح ها اما، خیلی زودتر از تو بیدار می شوم و صبحانه ای دلچسب روی میز می چینم. موهایم را …
بیشتر بخوانید...هیزم دل را بسوزان
هیزم دل را بسوزان عشق نابی چاق کن باش شیرینم مرا فرهاد خود اطلاق کن کور راهم، نور باش این ظلمتِ وامانده را باقی این راه را در چشم من اُطراق کن موسمِ تنهایی ام …
بیشتر بخوانید...