هیزم دل را بسوزان | دکتر زندگی

هیزم دل را بسوزان

هیزم دل را بسوزان عشق نابی چاق کن
باش شیرینم مرا فرهاد خود اطلاق کن

کور راهم، نور باش این ظلمتِ وامانده را
باقی این راه را در چشم من اُطراق کن

موسمِ تنهایی ام تب داردو سوزان شده
حالِ این فصلِ مرا با بودنت ییلاق کن

در دلت تاسیس شد بنیادِ نشر نازها
انتشاراتِ تو یکجا می خرم… ارفاق کن

نیست دینداری فقط بر دادن خمس و زکات
ذره ای از بوسه ی روی و لبت انفاق کن

تا فراموشت نگردم یا به دل قابم بگیر
یا که زین پس عشق من را بر دلت سنجاق کن

دوست دارم دود گَردم تا بدانی عاشقم
هیزم دل را بسوزان عشق نابی چاق کن

گر قبول افتاد این شعرو جوابت مثبت است
پاسخت را پیش من با چشمکی ابلاغ کن

ناشناس

درباره‌ی دکتر زندگی

دکتر زندگی
خانواده، عشق، تحول، موفقیت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *