این ترانه قسمتش گذشتنه این ترانه آخر خوشی نداشت واژه های لعنتیی سـوخته سرنوشتِ این ترانه هم شدن مثل ِ این که من پُر از جهنمم شعرم و فرشته ها نمی بـرن رفتم از خدای …
بیشتر بخوانید...دستانِ خدا
پرده ، اندكي كنار رفت و هزار راز روي زمين ريخت. رازي به اسم درخت، رازي به اسم پرنده، رازي به اسم انسان. رازي به اسم هر چه كه ميداني. و باز پرده فرا آمد …
بیشتر بخوانید...زندگی را باید نوشید
دو روز مانده به پایان جهان تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است. تقویمش پر شده بود و تنها دو روز، تنها دو روز خط نخورده باقی بود. پریشان شد و آشفته و عصبانی نزد …
بیشتر بخوانید...