بایگانی/آرشیو برچسب ها : لحظه

تو رو سی شب، تو رو سی سال توو تنهایی صدا کردیم تمام روزه هامونو با لبخند تو وا کردیم تو رو داشتن واسم بسه من این احساسو میدونم تو می خندی و با یادت …

هر روز در من زني مي ميرد که آستين ِ واژه هايش براي سرودن ِ درد، هر لحظه کوتاه و کوتاهتر مي شود مريم پورقلي

خوب بودن زیاد سخت نیست ، کافی ست مهربانی کنی ، زبانت که نیش نداشته باشد و کسی را نرنجاند ، همین خوبی ست. وقتی برای همه خیر بخواهی همین خوبی ست ، وقتی محبتت بی منت باشد ، وقتی عشق …

صبح به ترانه عاشق مي شوم و به آفتاب و به لبخندهاي تو اين صبح مال توست و مال من بيا زندگي کنيم ميان دو نگاه… هر لحظه که باشي صبح همان يک دم است …

گفتم: پرنشاط و شاد باش، لبخند بزن و با روحیه زندگی کن. گفت: با این‌همه مشکلات ریز و درشت شغلی، مالی، اجتماعی، خانوادگی و… چگونه شاد باشم؟ گفتم: مشکلات که همیشه و کم و بیش …

شخصی نزد پزشک رفت و از او خواست معاینه اش کند و ببیند آیا مانند پدرش صد سال عمر خواهد کرد یا خیر. پزشک پس از معاینه پرسید:» چند سال دارید؟» مرد پاسخ داد: « …

حرمت اعتبار خود را هرگز در میدان مقایسه ی خویش با دیگران مشکن که ما هر یک یگانه ایم موجودی بی نظیر و بی تشابه و آرمانهای خویش را به مقیاس معیارهای دیگران بنیاد مکن …

با همه‌ی بی سر و سامانی‌ام باز به دنبال پریشانی‌ام طاقت فرسودگی‌ام هیچ نیست در پی ویران شدنی آنی‌ام آمده‌ام بلکه نگاهم کنی عاشق آن لحظه‌ی طوفانی‌ام دلخوش گرمای کسی نیستم آمده‌ام تا تو بسوزانی‌ام …

مدام زمان می گذرد و هستی در حرکت است اما همیشه اکنون است. مغزها قضاوت می کنند و قلبها انتخاب، اشتباهات زیادی رخ می دهد. چیزهای زیادی جا به جا می شود، اما و اگرها …