خودکار را روي ورقه ي امتحان گذاشته بودم و به پشتي صندلي تکيه داده بودم. گوش هايم را تيز کردم تا بشنوم آقاي ذاکر به دوستم چه مي گويد. حدود چهل و پنج دقيقه از …
بیشتر بخوانید...آیا خدایی هست؟!
مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها درباره موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند. وقتی به موضوع « خدا » رسیدند.آرایشگر گفت: من …
بیشتر بخوانید...