بیـا بـا هـم کـمی در لـحـظـه باشیم رهــــا از رفـــتــــه و آیــــنـده بـاشـیم نـفـس را حــس کـنـیــم و بـا تـبسّـم به هـر لـحظه ز عشق آکـنده باشیم شـویـم لـبـریـز از عشـق و ز نـــورش چو …
بیشتر بخوانید...در تب نگاهمان
تو آمدی زمان خشکید در تب نگاهمان بوی صبح آمد دلم دچار شد به شب آویز گیسوانت و امروز آغاز من بود همین امروز را در چشمانت زندگی می کنم
بیشتر بخوانید...