ذهن ما زندان است ما در آن زندانی قـــفل آن را بشکن در آن را بگشای و بـرون آی ازین دخمه ظلمانی نگشایی گل من خـویـش را حبـس در آن خواهی کرد همدم جهل در …
بیشتر بخوانید...چشمانت را باز کن
وقتی که نشستم تا مطالعه کنم، نیمکت پارک خالی بود. در زیر شاخههای طویل و پیچیدهی درخت بید کهنسال، دلسردی از زندگی دلیل خوبی برای اخم کردنم شده بود، چون دنیا میخواست مرا درهم بکوبد. …
بیشتر بخوانید...