چند بار شده با کسی برخورد کنید که از هوش بالایی برخوردار است (بر حسب IQ) ولی از حس شما، افکار شما یا مهارتهای شما بیخبر است؟ آن شخص ممکن است به بهترین مدرسهها رفته باشد و حتی صاحب مدرک و منصب هم باشد، ولی از هوش هیجانی (Emotional Intelligence) بهرهی چندانی نبرده باشد. وقتی این اتفاق در خانه میافتد، روابط را کدر و از هم دور میکند. وقتی این اتفاق در محیط کار میافتد، واقعا ناامیدکننده است و حتی باعث میشود خیلیها از شغل خود استعفا دهند.بهرهی هوشی (IQ) و هوش هیجانی (EQ) با هم تفاوت بسیاری دارند. ممکن است خیلیها از بهرهی هوشی و مهارتهای فنی و تحلیلی بسیار بالایی برخوردار باشند. سوالی که نیاز داریم بپرسیم این است که «هوش هیجانی ما چقدر است و من چگونه مهارتهای رهبری خود را در خانه و محیط کاری به نمایش میگذارم؟» به خصوص کارفرمایان که بیشتر توجه شان روی هوش هیجانی است تا بهرهی هوشی. کارفرمایان ترجیح میدهند کسانی را جذب کنند که خوشرفتار باشند و مهارتهای اضافی را به آنها آموزش دهند.
هوش هیجانی چیست و چه اهمیتی برای ما دارد؟
بنابر تعریف Dan Goleman، هوش هیجانی «مهارت موثر ِ مدیریت خودمان و روابط مان است.» این نه تنها شامل روابط آسان بلکه روابط دشوارتر نیز میشود.
چهار حیطهی اصلی برای درک بهتر هوش هیجانی وجود دارد:
- خودآگاهی: توانایی درک واقعگرایانهی توانایی و ضعفها و شناخت اثر آنها… به عبارت «خود را بشناسید.» فکر کنید. این به این معنا نیست که شما صرفا به این دلیل که خودتان و مهارتهایتان را درک میکنید، هیچ گونه ضعف یا حوزهای که آن را بهبود ببخشید، ندارید. کار یا، دوستی با کسانی که هیچ آگاهی ای از درک دیگران ندارند بسیار دشوار است.
- مدیریت خود: توانایی کنترل احساسات و تحریکات مختلکننده… تمامی ما شخصی را در زندگی خود داریم که در تکتک موقعیتها زودجوش میآورد و در نتیجه باعث از بین بردن اکثر موقعیتها میشود. افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند قادرند احساسات شان را با آن موقعیت تطبیق دهند تا آن موقعیت حفظ شود. این کار سخت، ولی شدنی است.
- آگاهی اجتماعی: توانایی درک دقیق احساسات و زاویهی دید دیگران به علاوهی نیازهایشان… این نیز شامل برآورد دقیق اتفاقاتی است که در حین ملاقات با یک تیم یا سازمان رخ می دهد.
مدیریت روابط: توانایی بهبود روابط به علاوهی مدیریت و با ظرافت حل کردن روابط سختتر… مدیرانی هستند که از عهدهی موقعیتهای سخت، خیلی خوب برمیآیند و حتی میتوانند کسی را اخراج کرده ولی همچنان رابطهی دوستی و کاری خود را با او حفظ کنند. این مهارتی است که افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند در آن موفق هستند.
چند نشانهی دوستانه که شاید برای بهبود بخشیدن هوش هیجانی خود به آن احتیاج داشته باشید:
- وقتی دیگران حرف تان را نمیفهمند از کوره در میروید.
- اگر دیگران شما را دوست دارند برایتان فرقی نمیکند.
- وقتی مشکلی در تیم شما به وجود میآید دیگران را مقصر میدانید.
هوش هیجانی جزئی ضروری است، بنابراین در راه تلاش برای ایجاد روابط بهتر روی آن تمرکز کنید، فرقی نمی کند چه کارآفرین، چه دانشجو، مادر، بیزنسمن ِ حرفهای، هنرمند، نویسنده یا موسیقیدان باشید.
نوشته ی: آلیسا فاینرمن
ترجمه اختصاصی دکتر زندگی
منبع: (+)