آدمی راه میرود و این عجیب نیست
اما آدمی راه میرود
تکههای خود را جمع میکند در لولهی اسلحه شکاری
شاید بخواهد به سمت ماه شلیک کند
یا وسط اقیانوس
وسط یکی از همین جنگها
یا نشستی که برای صلح به بیهودهگی میگذرد
یا… .
هر کس به طرز هر طوری تکههای خود را جمع میکند
اما شک ندارم اسلحه شکاری حتمن هست
برای چکاندن
من اما به منارهای در صدای مغربش فکر میکنم
که اینبار هم دورم کرد _قاعدتن نیاز نیست اینجای متن بگویم از تو_
فرقی هم ندارد به سمتش شلیک کنم یا از ارتفاعش
اما مطمئنترم بعد از کشف جسدم
داغ دو لولهی همقُطر روی سمتی از شقیقهام که درد میکشیدت، تمام علت ها را گمراه کند
ولی آدمها هر روز راه میروند و تکههای خود را بعد از هر شلیکی جمع میکنند
محمد گنابادی
اما آدمی راه میرود
تکههای خود را جمع میکند در لولهی اسلحه شکاری
شاید بخواهد به سمت ماه شلیک کند
یا وسط اقیانوس
وسط یکی از همین جنگها
یا نشستی که برای صلح به بیهودهگی میگذرد
یا… .
هر کس به طرز هر طوری تکههای خود را جمع میکند
اما شک ندارم اسلحه شکاری حتمن هست
برای چکاندن
من اما به منارهای در صدای مغربش فکر میکنم
که اینبار هم دورم کرد _قاعدتن نیاز نیست اینجای متن بگویم از تو_
فرقی هم ندارد به سمتش شلیک کنم یا از ارتفاعش
اما مطمئنترم بعد از کشف جسدم
داغ دو لولهی همقُطر روی سمتی از شقیقهام که درد میکشیدت، تمام علت ها را گمراه کند
ولی آدمها هر روز راه میروند و تکههای خود را بعد از هر شلیکی جمع میکنند
محمد گنابادی