ازدواج زرد – قسمت اول | دکتر زندگی

ازدواج زرد – قسمت اول

خِشت اول چون نهد معمار کج
تــا ثـریـا مــی رود دیــوار کـج
صائب تبریزی

در جامعه امروزی بسیاری از دختران و پسران جوان به روابط و آشنایی قبل از ازدواج اعتقاد دارند، یکی از انگیزه های ارتباط پسران و دختران جوان قبل از ازدواج، ایجاد فرصتی برای شناخت بیشتر از یکدیگر است. آنها معتقدند از آنجا که ازدواج امری بسیار مهم و حیاتی است و موفق بودن یا ناموفق بودن آن اهمیت وافر دارد، ما نیازمند این هستیم که شناخت بیشتر و جدی تری از کسی که می خواهیم با او ازدواج کنیم داشته باشیم، خصوصا وقتی می بینیم برخی به دلیل نشناختن طرف مقابل شان، ازدواج بسیار ناموفقی داشته اند و حالا تمام زندگی شان با تنش و مشاجره و تلخی و ناگواری توأم است. از نظر این افراد، روش های مرسوم و سنتی و متداول که معمولا با خواستگاری صورت می گیرد نمی تواند شناخت درست و کاملی از طرف مقابل به ما بدهد؛ بنابراین لازم است ما با کسی که می خواهیم با او ازدواج کنیم مدتی ارتباط داشته باشیم یا دوست باشیم و در این زمان، به تدریج از یکدیگر شناخت حاصل کنیم و ببینیم آیا با هم توافق و تناسب و اشتراکی داریم. و به قول خودمان به درد هم می خوریم یا نه، و اگر دیدیم چنین است، رسما ازدواج کنیم. در حقیقت اینگونه افراد به این دوستی ها، به امکان و فرصتی برای شناخت بهتر و بیشتر همسر آینده نگاه می کنند تا ازدواجشان موفق تر باشد. اما این دوستی ها کمک زیادی برای به دست آوردن شناخت نکرده و تنها به گره‌ زدن عاطفه منجر شده و در نهایت منجر به فاجعه می شود.انتخاب همسر شامل مراحل شناخت از خود، قابلیت زوجین و مهارت است که در بحث شناخت از خود، باید به این نکته توجه کرد که با آگاهی کامل از خود به سراغ یک ایده و فکر و روحیات جدید در ازدواج باید رفت. ازدواج به عنوان تصمیمی تلخ یا شیرین بسته به نوع برخورد با این انتخاب عظیم، تلخی و شیرینی آن ایجاد می شود، با به دست آوردن قدرت و مهارت‌های لازم ازدواج شیرین شده و در غیر این صورت تمام توانمندی ها در گودال زوجیت بلعیده خواهد شد. که در اینجا در باب این موضوع به تفصیل بحث خواهیم کرد.این مطالب حاصل زحمات اساتید گرانقدری است که در این باره نوشته ها و سخنرانی های مثمر ثمری را از خود به جای گذاشته و نیز عصاره تجربیات دختران و پسرانی است که بنده (صابر خطیری) شخصا گفتگوهایی را طی چند سال تحقیق پیرامون این موضوع با این افراد داشته، که در نهایت با کلام این اساتید گره خورده و به نام مقاله ازدواج زرد تقدیم شما خواهد شد. ما در این مقاله قصد داریم با استفاده از این تجربیات و نیز تلفیق نوشته ها و سخنرانی های این اساتید به بحث در حیطه این موضوع پرداخته و نیز امیدواریم با یاری خداوند متعال بتوانیم در جهت آگاه سازی هر چه بیشتر شما دوستان فهیم، گامی برداریم. اگر شما می خواهید در مورد دختر یا پسری شناخت حاصل کنید که ببینید، آیا او فرد مناسبی برای زندگی من هست؟ آیا او تناسبی با من دارد؟ و آیا می توانم با او یک زندگی گرم و صمیمانه و پایدار تدارک ببینم؟نیاز به تعقل و تأمل فراوان دارید. نور عقلتان باید به قدری قوی باشد که بتوانید زوایای پنهان و آشکار او را شناسایی کنید و از رفتارهای ظاهری او پی به نیت های درونی و باطنی اش ببرید. هر عاملی که مانع تعقل و تامل جدی و کافی شما بشود، قطعاً می تواند زندگی تان را دستخوش ناگواری ها و سختی های فراوان کند و پشیمانی های عمیقی در پی داشته باشد. اما چه چیز مانع تعقل و در نهایت شناخت درست و دقیق یک فرد می شود؟ چه چیز نور عقل انسان را در چنین شرایطی ضعیف و دید آن را کور می کند؟واقعیت این است که خداوند مهربان، بین دو جنس مخالف، دختر و پسر، جاذبه ای قرار داده است؛ و البته این جاذبه از جمله الطاف و موهبت های الهی است و هرگز نباید آن را نقطـه ضعفی برای خود بدانیم. تمایل به ازدواج و تشکیل زندگی مشترک و تولید فرزند و بقـا و پایداری زنـدگی مشترک، به میزانی چشمگیر به همین جاذبه هایی وابسته است کـه خداونـد میان دو جنس مخالف قرار داده است. این جاذبه ها و تمایلات نسبت به جنس مخالف در جوانی به اوج خود می رسد، تا جایی که گاهی دختر و پسر را پس از مدتی ارتباط به جایی می رساند که اظهار می کنند:

  • من به شدت به او وابسته هستم.
  • زندگی بدون او برایم پوچ و بی معناست.
  • او را از ته قلب دوست دارم و در فراق و نبود او بی تاب و بی خوابم.

متأسفانه این جاذبه های انکار نشدنی، بیشترین اثر منفی را بر قدرت تعقل و اندیشه ی انسان می گذارد و هر چه رابطه ی دختر و پسر جدی تر، بیشتر و طولانی تر شود، قدرت تعقل هم ضعیف تر می شود و حتی می تواند کاملا دید عقل انسان را کور کند؛ تا جایی که وقتی به آن دختر خانم می گویی (آن پسری که با او دوست هستی این عیب آشکار و برجسته را دارد) یا اصلا به چشمش نمی آید و انکار می کند یا به دیده ی اغماض نگاه می کند که (مسئله ی مهمی نیست، به این شدت هم که می گویید نیست… ان شاءالله درست می شود. به مرور زمان اصلاح می شود) و وقتی به آن پسر از عیب روشن و بزرگ آن دختر می گویی، جبهه می گیرد و حتی گاهی با پرخاش شما را متهم به بدبینی می کند.

در حقیقت، جاذبه ها و تمایلات و هیجانات و عواطف ایـن جـوان را به نقطه ای رسانده که ضعف های بزرگ را یا کوچک و قابل گذشت می بیند یا اصلا ضعف نمی داند.

ادامه دارد…

اقتباس از گفته های دکتر سیما فردوسی و کتاب “دوستی های قبل از ازدواج”، تالیف سید مجتبی حورایی

درباره‌ی صابر خطیری

صابر خطیری
- پژوهشگر و نویسنده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *