داشتم شعر می بافتم؛ دانه دانه نگاهت را زیر و رو گره زدم دستانم اما جا ماند روی نخ های رنگارنگ ِ صدایت! نفیسا عمادالاسلامی
بیشتر بخوانید...یکی از مشکلاتی که مدتی پس از آشنایی در زن ها پدید می آید
همه ی ما در ابتدا برای یافتن یک همراه صمیمی با شور و شوق قدم به راه آشنایی می گذاریم. هیچ کس در لحظات آغاز یک پیوند به فکر جدایی نیست. در حقیقت همه ی …
بیشتر بخوانید...بو قالا داشلی قالا [موسیقی تورکی]
موسیقی زبان واقعی جهانی است. موسیقی هنر عقل های گمراه و اسیر نیست بلکه هنر ِ آزاده ترین و فعال ترین عقل هاست. موسیقی وسیله ای برای اتفاق و تفاهم مشترک بین مردم است. “سن …
بیشتر بخوانید...در یک صدم ثانیه همه چیز تغییر می کند!
همه چیز یک شب تغییر می کند. همان طور که انسان ها در یکصدم ثانیه تغییر می کنند. آدم ها نمی توانند هر آنچه در زندگی شان رخ داده است را فراموش کنند. آدم ها …
بیشتر بخوانید...هيچ وقت به آمدنم شک نكن [فایل صوتی]
روزى برخواهم گشت و از پيچ و تابِ تنِ سرد همين جاده پيدا خواهم شد. من ، برگشتنم را وعده كرده بودم براى اين جاده و تمام بیراهه هايش. من با تو دوباره بر سر …
بیشتر بخوانید...خرمشهر آباد شد!
به خرمشهر می مانم تسخیر شد آزاد شد اما خرمشهر نه دیگر شهر بود و نه خرم سینه سوخته بود و غمگین نه آباد بود و نه ویران مانده در حیرت چنان که من مانده …
بیشتر بخوانید...نشدنی ترین نشدنی دنیا
نمی دانم ما پیش از این که آفریده شویم چه رویایی در سر داشتیم. نمی دانم کجای جهان بودیم. اما می دانم اینجایی که هستیم آرزویمان نبود. من اینجا را دوست ندارم. اینجا آدم های ِ مهربانی ندارد. اینجا آدم ها …
بیشتر بخوانید...در شب یلدا مسیر ماه را گم کرده ام
باز هم تسبیح ِ بسم الله را گم کرده ام شمس من کی می رسد؟ من راه را گم کرده ام طُره از پیشانی ات بردار ای خورشیدکم! در شب یلدا مسیر ماه را گم …
بیشتر بخوانید...پنهان تر از همیشه
در پشت آرواره ی درد زمان ِ قصه ی من فرا می رسد وقتی که انتهای همه ی انتظارها تو نشسته ای با کفش هایی که خستگی را پشت خزان هزار درد فریاد می کشد …
بیشتر بخوانید...مگر ادامه ی…
راستی کجای شعر من سپید است؟! کجای رویَم…؟ کجای شبم…؟ اینجا تا چشم کار می کند سیاهی ست… مگر ادامه ی موهایم… مونا مهرپور
بیشتر بخوانید...