نشدنی ترین نشدنی دنیا | دکتر زندگی

نشدنی ترین نشدنی دنیا

نمی دانم ما پیش از این که آفریده شویم چه رویایی در سر داشتیم. نمی دانم کجای جهان بودیم. اما می دانم اینجایی که هستیم آرزویمان نبود.

من اینجا را دوست ندارم. اینجا آدم های ِ مهربانی ندارد. اینجا آدم ها همه چیز را برای خودشان می خواهند، همه ی چیزهای خوب را…

آخ، گفتم خوب یاد تو افتادم. خوب من پس تو کجایی؟ دلم برایت تنگ شده است. آنقدر برای داشتنت خدا را التماس کرده ام که نگو… یک جایی خوانده بودم:

“گاهی نمی شود که نمی شود.”

و افسوس که تو نشدنی ترین نشدنیِ دنیا بودی… دوست داشتنیِ جان عزیزم.

ارغوان بشیری

درباره‌ی ارغوان بشیری

ارغوان بشیری
شاعر و نویسنده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *