از اینجا تا بوسه هایت چند خیابان فاصله است چند کوچه تا حریر گیسوانت چند پله تا پیراهن تنت از اینجا تا تو را دیدن تا پهنای خمار چشمانت یک دل تنها یک دل راه …
بیشتر بخوانید...ما به یک تلنگر نیاز داریم تا بفهمیم چقدر یکدیگر را دوست داریم!
من به یک سیاره نیاز دارم تا از تو سفر کنم، و به یک جرأت تا تمام کسانی که دوستت دارند را بُکُشم، خونشان را در شیشه های رنگی بریزم و برای همیشه از تو دور …
بیشتر بخوانید...آدم هایی که با هر قابی باز هم دوستمان دارند
پشتمان را به آدم هایی کنیم که در نزدیکی مان نشسته اند و منتظرند شکستی رخ بدهد. پشتمان را به آن هایی کنیم که وقتی می بیننمان به جای اینکه بگویند: چقدر زیباتر شده ای، …
بیشتر بخوانید...دیوانه ام، هم صحبتی دیوانه می خواهم
تا زنده باشم چون کبوتر دانه می خواهم امروز محتاج توام؛ فردا نمی خواهم آشفته ام… زیبایی ات باشد برای بعد من درد دارم، شانه ای مردانه می خواهم از گوشه ی محراب، عمری دلبری …
بیشتر بخوانید...چشمانت به تنهایی دیوان شعری ست…
پای دوست داشتنت که وسط می آید واژه هایم رنگ شعر می گیرند چشمانت به تنهایی دیوان شعری ست مریم پورقلی
بیشتر بخوانید...لطفا کمی بیشتر خودت باش
برای دوست داشتن مقدمه ای باش و برای هر خانه پنجره ای رو به نور، رو به آفتاب… دلشوره ات را در پیاده رو جای بگذار و خودت را قانع کن که پشت هر چراغ قرمز بایستی. شراب بنوش اگر …
بیشتر بخوانید...چشم هایم تو را دچار شدند
به چشمهایم اعتماد ندارم روزی تو را دچار شدند و امروز برای رفتن بدرقه ات می کنند نگران فردا هستم مریم پورقلی
بیشتر بخوانید...کدام دلتنگی زیباتر است؟
و من هر روز با خودم تکرار می کنم کدام دلتنگی زیباتر است؟ دل تنگی برای آن که دوستت دارد یا دل تنگی برای آن که دوستش می داری. و چه دلتنگی زیبایی بود وقتی فهمیدم در کنار …
بیشتر بخوانید...به راستی که عشق آدم ها را از پای در می آورد
از یک جایی به بعد آدم ها از دوست داشتن نیز ، خسته می شوند، دیگر به هیچ عکسی نگاه نمی کنند. هیچ شماره ای را در ذهن شان مرور نمی کنند. هیچ تاریخی را به خاطر نمی آورند. …
بیشتر بخوانید...پرستشِ غیر قانونی
حضرت ِ عشق من برايم روز خاصي ندارد پرستش تو! اين که صدايم در سنگ ِ آغوش کدام بت در چندمين يکشنبه به دل کدامين کليسا خواهد نشست! و دوست داشتنت، اين تَقدس ِ اکيد …
بیشتر بخوانید...