چتر رنگی رنگی | دکتر زندگی

چتر رنگی رنگی

چند وقتی می شود که تصمیم گرفته ام تمامت کنم ، به گمانم موفق شده ام. از ظاهرت شروع کردم ، مثل این شخصیت های کارتونی که تغییر می کنند تغییرت دادم.

از موهای سرت شروع کردم بدون مو تصورت کردم ، بینی ات را پهن و گنده ، دهانت را کمی گشاد و فک هایت را طوری که موقع خندیدن بیرون می زند ، قدت را کوتاه کردم…خیلی کوتاه ، وزنت را هم کم کردم ، شانه هایت را افتاده ، با چند چروک زیر چشم هایت ، عاقبت تصورم را در دفتر نقاشی ام کشیدم.

من کسی را نقاشی کردم که شبیه تو نبود اما تو بودی ، بعد نامه هایمان را سوزاندم. گل های رزی را که تو برایم خریده بودی و خشکشان کرده بودم را دور انداختم. اکانت هایت را پاک کردم. من با دنیا لج کرده ام.

یادم می آید عطر شیرین مرا دوست داشتی ، عطر همیشگی را عوض کردم ، حالا دیگر عطر سرد می زنم. می دانی که چقدر چای دوست داشتم؟ حالا دیگر قهوه ی تلخ می خورم.

راستی؟ برای خودم یک چتر رنگی رنگی زیبا هم خریده ام ، دیگر زیر باران خیس نمی شوم. بعضی کارها بی دلیل مَزه می دهند ، مثل لی لی کردن ، مثل نشستن روی ایوان خانه ، مثل نوشیدن آب از پارچ ، مثل پرتاب کردن یک سنگ با پا ، همانی که آنقدر پرتش می کنیم تا عاقبت گم می شود.

تو نیز بی دلیل مزه می دادی و بی دلیل گم شدی و من دیگر هرگز تو را جست و جو نمی کنم ، تمامت کرده ام… تمام شدنت مبارکِ من و دنیایِ جدیدم باشد.

ارغوان بشیری

درباره‌ی ارغوان بشیری

ارغوان بشیری
شاعر و نویسنده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *