دلم می گیرد از دل های سنگی - دکتر زندگی

دلم می گیرد از دل های سنگی

دلم می گیرد از این شهر گاهی
که شب هایش ندارد هیچ ماهی

از این شهر پر از نیرنگ و افسون
که رنگی نیست جز رنگ سیاهی

همه درگیر شک و بددلی ها
نه جای اعتمادی، تکیه گاهی

دلم می گیرد از دل های سنگی
نه حق گریه داری و نه آهی

دلم می گویدم برگرد، برگرد
که اینجا نیست هرگز سرپناهی

غریبی می کنم با جای جایش
دلم می گیرد از این شهر گاهی

 پروین جاویدنیا

درباره‌ی پروین جاویدنیا

پروین جاویدنیا
شاعر و نویسنده

یک دیدگاه

  1. آواتار م.شب تاب

    رنگ زندگی سیاه است اما همین سیاهی نیز رنگی از رنگهای خداست
    در روز عزل پای عدالت امضا نکرده حضرت داور
    کین زندگی باد پر ز شادی در پشت هم هم ندا زنادی
    قانون جهان سعی و تلاشه ناامیدی یاس تیر به ماشه
    از هستی تورا بیرون رواند این سختی به قانون جهان است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *