تفاوت مردان و زنان-قسمت اول | دکتر زندگی

تفاوت مردان و زنان-قسمت اول

شواهد موجود در طبیعت نشان می دهد که ماهیت زندگی براساس زوج بودن است. هر موجودی به موجودی دیگر از جنس خود، وابسته است. چیزی به صورت منفرد و مستقل دیده نمی شود. هر چند که علل و اسباب تکوین اشیای اطراف ما، بیشتر از دوتاست، اما اساس و زیربنای هر کاری، ناشی از دوتایی بودن است. پس در خلقت هر موجود، موجودی مشابه آن آفریده شده است که علاوه بر مشابهت با آن، تفاوت هایی نیز با او دارد و همین تفاوت ها، باعث می شود که یکدیگر را جذب کنند. این پدیده همان چیزی است که در علم فیزیک با عنوان قطب منفی و قطب مثبت، مورد بررسی قرار می گیرد. این دو قطب مخالف، جذب یکدیگر می شوند و انرژی جدیدی به وجود می آورند.همه ی موجودات زنده برای تولیدمثل و ایجاد حیاتی تازه، نیازمند مکملی هستند. در مورد انسان (برخلاف تمام موجودات) زن و شوهر، نه تنها وظیفه ی تولیدمثل را به انجام می رسانند، بلکه به رشد شخصیتی و نوعی هماهنگی تازه دست می یابند. البته وحدت مذکور، به تدریج تکامل می یابد. در اینجا به صورت خلاصه، به نکاتی اشاره می شود تا دریابیم که یک زوج در چه مواردی، به طور طبیعی، متفاوت هستند و با وجود این همه تفاوت، تا چه حد، برای کامل کردن یکدیگر خلق شده اند.

هر چند زن و مرد از نظر سرشت انسانی مساوی هستند اما وجود برخی تفاوت ها میان زن و مرد، روشن و آشکار است. روان شناسی جدید این امر را تایید می کند. تجربیات روزمره نیز تردیدی در این حقیقت باقی نمی گذارد. بسیاری از دانشمندان و روان شناسان فهرست هایی از این تفاوت ها را ارائه داده اند.

پروفسور ریک(روانشناس آمریکایی) در جمله ای کوتاه، موضوع را به این صورت خلاصه می کند: دنیای زن با دنیای مرد به کلّی متفاوت است.

یعنی اگر زن و مرد در برخی موارد نمی توانند مانند هم بیندیشند و عمل کنند. به این دلیل است که دنیای آنها با هم تفاوت دارد و جهان بینی (مجموعه ی عقاید و تصورات) آنها یکسان نیست.

این تفاوت های ظریف و شگرف که هرگز سبب برتری یکی بر دیگری نمی شود، به دست خالق توانا در وجود زن و مرد نهاده شده است تا نقش هر یک، مکمل نقش دیگری باشد. این، یکی از اسرارآمیزترین جنبه های آفرینش است که حکایت از اراده ی مدبرانه در اداره ی جهان دارد و نشان می دهد که مجموعه ی دستگاه آفرینش، مجموعه ای هدفدار است.

به هر حال، زن ویژگی های دارد که او را از مرد متمایز می سازد. مرد نیز به سبب خصوصیاتی، از زن متمایز می شود. آشنایی هر یک از دو طرف، با خصوصیات طرف مقابل، برای برقراری روابطی سالم و همراه با تفاهم، لازم و ضروری است.

برخی از مشکلات زناشویی به این دلیل است که مرد یا زن، انتظار دارد همسرش مانند او بیندیشد و همان علائم و حساسیت های خاص او را داشته باشد.

به عنوان مثال، مرد تصور می کند همسرش نیز باید از دریچه ی چشم او به مسائل بنگرد، بنابراین انتظاراتی از او دارد که برآورده نمی شود. غافل از اینکه زن، هر چند انسانی هم سنگ و هم ردیف اوست، اما به جهت برخی تفاوت ها در بینش ها، و گرایش ها و حساسیت ها، با نگاهی متفاوت به مسائل پیرامون خود می نگرد که ممکن است با دیدگاه مرد یکسان نباشد. زن نیز با نادیده گرفتن این تفاوت ها، از راه یابی به دنیای مرد باز می ماند و به تفاهمی که لازمه ی روابط سالم و پایدار زناشویی است، دست نمی یابد. از این رو، در بسیاری از موارد، اختلافات میان زن و شوهر (به ویژه در سال های اول زندگی که دو طرف از تجربه ی کافی بهره مند نیستند) از ناهم زبانی و راه نیافتن به دنیای یکدیگر و دست نیافتن به زبان مشترک، سرچشمه می گیرد.

نا آشنایی با این تفاوت ها، گاهی سرچشمه ی برخی سوء تفاهم ها می شود و مشکلاتی را برای زن و شوهر فراهم می آورد. در روابط انسانی این یک اصل است که هر چه افراد یکدیگر را بهتر بشناسند و از دیدگاه ها و گرایش های درونی هم آگاهی بیشتری داشته باشند، روابط آنها از عمق و استواری بیشتری برخوردار می گردد. در روابط زناشویی نیز مسأله به همین ترتیب است. یعنی نه تنها دو طرف باید از خصوصیات اخلاقی، فکری و شخصیتی یکدیگر آگاه باشند، بلکه باید این حقیقت مسلّم را نیز بپذیرند که زن و مرد از نظر گرایش های روحی و روانی، شرایط یکسانی ندارند و همین تفاوت ها، در نگرش آنها به مسائل، تاثیر عمیقی بر جای می گذارد. در نظر گرفتن این تفاوت ها و تلاش صادقانه برای شناختن آنها، موجب تعدیل خواسته ها و انتظارات معقول، از طرف مقابل می شود و از بروز مشکلات جلوگیری می کند.

ادامه دارد…

 

منبع: کتاب”راهنمای همسران جوان”، مؤلف: محمد علی سادات

 

تفاوت مردان و زنان – قسمت دوم

درباره‌ی صابر خطیری

صابر خطیری
- پژوهشگر و نویسنده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *