دل را می برد گندمزار موهایت، روی پرچین دلم آهسته آهسته پا می نهی این خطوط دل، ممنوعه بود تو می آیی با کودتایی از لبخند دست روی دلم می گذاری آخر بی انصاف این …
بیشتر بخوانید...زلال کودکی
یاد حـال کـودکی هامان بـه خیر بچگی و شیطنت هامان به خیر زندگـی در عیـن سخـتی سـاده بـود از نـگـــاه مــــا تــمامـش تــازه بود لحظه هامـان پـُر ز لـذت هــایمان بی هراس از آنچه پیش …
بیشتر بخوانید...