به سویم با لب خشک آمدی با چشم تر رفتی حلالم کن که از سرچشمه یِ من تشنه تر رفتی میان دلبران پابندی ِ مِهرت سرآمد بود چه ها دیدی که با دل آمدی اما …
بیشتر بخوانید...گاهی دیگر دیر است
همه ی ما یک اتفاقیم که پیش از اینکه کار از کار بگذرد افتاده ایم. ما اتفاقی، اتفاق افتاده ایم. الان هم ایستاده ایم جایی درست وسط دنیا، کلام ها برایمان سنگین شده، نگاه ها… رفتارها… همه چیز ما را می …
بیشتر بخوانید...زندگی رهگذر تجربه هاست
زندگی رویش یک حادثه نیست زندگی رهگذر تجربه هاست تکه ابری ست به پهنای غروب آسمانی ست به زیبایی مهر بارگاهی ست ز دریای حضور زندگانی چون گل نسترن است باید از چشمه جان آبش …
بیشتر بخوانید...راز مسافر
اولین قدم در جادهی منتهی به خوشبختی ـ کنار رودخانه نشستن و بازی آب خروشان را نظارهکردن چقدر لذتبخش است… ای کاش میتوانستم تا ته آب بروم و ببینم نامهام را به کجا برده است! …
بیشتر بخوانید...زلال کودکی
یاد حـال کـودکی هامان بـه خیر بچگی و شیطنت هامان به خیر زندگـی در عیـن سخـتی سـاده بـود از نـگـــاه مــــا تــمامـش تــازه بود لحظه هامـان پـُر ز لـذت هــایمان بی هراس از آنچه پیش …
بیشتر بخوانید...