ما را نمی خواستند، ما آمدیم. ما را نمی خواهند، ما هستیم. ما هستیم و بودنمان به هیچ کجای دنیا برنخورده است.
حالا زمان زیادی از ورودمان به اینجا گذشته است. آدم های زیادی آمده اند و رفته اند. دل های زیادی را به دست آورده ایم و آن ها دل های ما را شکسته اند. افراد زیادی دوستمان بودند و دشمن شدند.
در زندگی ِ همه ی ما، در این دنیای دلگیر خاکستری، یک نفر هست که به وسعت آسمان و زمین مهربان است. کسی که باید به پاسِ تمام خوبی هایش زیر پایش زانو زد و برایش سجده کرد.
از کنار حکمت خدا برای آفرینش بعضی آدم ها نباید بی تفاوت گذشت. آن ها آمده اند تا قصه ی خلقت را تکمیل کنند. آمده اند تا دنیا را شرمنده ی خودشان و خوبی هایشان کنند.
آن ها آمده اند تا به آن ها بگوییم تو تا ابد مهربان ترین آدم زندگی ِ من خواهی ماند.
ارغوان بشیری