بیتردید یکی از عوامل بسیار مهم ِ شیرینی و گوارایی زندگی ، اعتماد و حسنظن است. همهی ما دوست داریم دیگران، بهخصوص اطرافیانمان به ما اعتماد كنند و نسبت به ما ذهنیت منفی و بدبینانه نداشته باشند. بدون شک شما هم جوان یا نوجوانی را می شناسيد که از بدبینی و بیاعتمادی پدر و مادرش گلهمند است و از این شکایت میکند که: «پدر و مادرم مدام مرا زير رگبار سؤال می گيرند که کجا بودی؟ کجا رفتی؟ با کی بودی؟»گاهی مشابه همین گلهمندی را همسران نسبت به هم دارند و خانم از بددلی شوهرش مینالد که: «او به رفتوآمدها، لباسپوشیدنها، میهمانیرفتنها، تلفنزدنها و خلاصه همهی کارهای من پيله می كند و حتی اگر با یکی از قوم و خويشهای مرد سلام و احوالپرسی کنم، ذهنش هزار جا میرود و با من تندی میکند.» آقا هم از بدگمانی خانمش چنين میگوید: «همسرم مدام به محل کارم زنگ میزند، تلفن همراه و پیامکهایم را بازبينی میکند و به همهی رفتارهای من شک دارد، تا جایی که اگر کمی به سر و وضع و لباس خود برسم در دل میگوید لابد زیر سرم بلند شده و…»
چه باید کرد؟ برای زندگیکردن با افراد بدبین كدام مهارت و تدبير را بايد به كار برد؟ آیا راهحلی برای بهبود اوضاع هست؟ آیا بدبینی کسی که در محیط زندگی ما قرار دارد قابل درمان است؟
پاسخ مثبت است. اگر با کسی زندگی میکنید که عقیده دارید بسیار بددل و بدبین است، توصیه میکنیم بهطور جدی تا مدتی این چند نکته را رعایت كنيد. بهزودی خواهید دید که اوضاع رو به بهبود میرود.
1- خود را مسئول بدانید.
اولین قدم در مواجهه با این مشکل، احساس مسئولیت است. باید به خود بقبولانید که خطاهای رفتار خودتان زمینهساز این سوءظنها و بدگمانیها شده است، و تا این خطاهای رفتار اصلاح نشود بدبینی دیگران به خوشبینی و حسن ظن تبديل نخواهد شد. یک راه این است که بگویید: «رفتار من هيچ ايرادی ندارد و اوست که ذهن و دلش مریض است» و تمام. اما مطمئن باشید با این طرز فکر هیچ چیز اصلاح نمیشود. حتی اگر فرض کنیم شخص مقابل شما در همه حال بدبین و بددل است، شما قادريد با رفتارهای درست و بجای خود باعث بهبود حال او شوید، یا با تکرار و بر اثر تشدید رفتارهای اشتباه خویش، به بیماری و بددلی او شدت بخشید. در واقع اگر ما با فردی بدبین زندگی میکنیم (یا قرار است زندگی كنيم) بايد بهجای زیرسؤالبردن یا مؤاخذهی او و شکایت به این و آن، خود را بهطور جدی مسئول بدانیم و از خود بپرسيم: «آیا من طوری رفتار میکنم که باعث تشديد بددلی او می شود؟ چه تغییر جدی و تحول اساسی در رفتار من میتواند به بهبود حال او منجر شود؟»
گزارش بدهيد.
بهعنوان یک قدم عملی مهم و کارآمد برای درمان بدبینی دیگران، می توان به گزارشدهی اشاره کرد. اگر احساس میکنید يكی از نزديكان (پدر و مادر يا همسر) به شما شک دارد و نسبت به رفتوآمدهای شما بدگمان است، بهطور پیوسته به او گزارش دهید. بهعنوان مثال جوانی که میخواهد از خانه بیرون برود، می تواند برای پیشگیری از سوءظن پدر و مادر خود گزارش دهد: «من میخواهم برای گرفتن جزوهی دوستم به خانهی آنها بروم. اگر مرا برسانید که بسیار خوشحال میشوم؛ اگرنه، الان میروم و حدود دو ساعت دیگر برمیگردم… این هم شمارهی تلفن منزل آنهاست، اگر کاری داشتید تماس بگیرید. گزارشدهی به همسر نيز بسیاری از سوءظنها را در نطفه خفه می كند. چه اشکالی دارد برای حفظ آرامش خانه و خانواده، به همسر خود توضیح دهید که کجا بودهايد، به کجا رفتهايد، چه كردهايد و….
دقت کنید كه بسیاری از سوءظنها از همین حرفنزدنها ناشی میشود. بهعنوان نمونه، جوانی را در نظر بگيريد كه لباس پوشيده و در حال ترک خانه است. مادرش میپرسد کجا میروی؟ او پاسخ میدهد: «هیچ جا! زود برمیگردم.» او میرود و بعد از ساعاتی به خانه بازمیگردد. از او میپرسند کجا بودی؟ میگوید: «هیچجا»! طبیعی است که این سکوتها، حرفنزدنها و طفرهرفتن از گزارشدهی، بهراحتی میتواند اسباب سوءظن اطرافیان ما را فراهم سازد. متأسفانه شیطان هم که بنای برهمریختن زندگیها و ایجاد کدورت و قهر و جدایی دارد، به هر کس با دلیل و بهانهای چنين القا میکند که: «چرا باید گزارش دهم؟» وقتی به آن جوان توصیه میکنیم برای پدر و مادرت توضيح بده که کجا میروی برای چه و با که میروی و چه موقع برمیگردی، میگوید: «مگر من بچهام!؟» وقتی به آقا میگوییم برای خانمت توضیح بده که کجا بودی و چه می کردی، میگوید: «من از زنذلیلی بدم میآید!» زيرا باورش این است که مردانگی ایجاب میکند دربارهی رفتوآمدش به همسرش توضیح ندهد. وقتی از آن خانم میخواهیم برای شوهرش توضیح دهد و كوچک ترين رفتوآمدهایش را، هرچند برای یک خرید ساده، با شوهرش درمیان بگذارد، میگوید: «مگر من اسیر و بردهی او هستم که باید به او بگویم و اجازه بگیرم!» مطمئن باشید همهی اینها القائات شیطان است تا زندگی ما را پر از بدبینی، بددلی و سوءظن، و دلهایمان را از هم دور كند.
بدون هیچگونه نگرانی، گزارشدهی و صحبتکردن و توضیح دادن را عامل ثبات و دوام و شيرينی زندگی خود قرار دهيد. هرچه بر گزارش ندادن بیشتر اصرار كنيد، بددلی طرف مقابل را تشدید کردهاید.
پنهانکاری نکنید.
سومین نکته برای پیشگیری از سوءظن دیگران، پرهیز جدی از پنهانکاری است. اگر شما کار خطا و خلافی نمیکنید و بهراستی ریگی به کفشتان نیست ـ که البته همینطور است ـ چرا باید به پنهانکاری و رفتار مرموز روی آورید؟! توجه داشته باشید که هر پنهانکاری ساده میتواند زمینهساز سوءظن شود.
بهعنوان مثال وقتی آقا با تلفن همراهش بسیار آهسته و «درگوشی» صحبت میکند، طبیعی است که همسرش دچار شک و تردید شود و از خودش بپرسد: «مگر دارد با كی حرف می زند؟!» خانمی که با تلفن همراه پیامکی را میخواند یا ارسال میکند و بلافاصله آن را پاک میکند، ناخواسته به بدگمانی شوهرش دامن زده است. جوانی را تصور کنید که برای کارکردن با رایانهاش به اتاقش میرود و در را به روی خود قفل میکند. او پدر و مادر را به این گمان منفی هدایت میکند که لابد قصد دارد خطایی مرتكب می شود که در را قفل کرده است.
دقت کنید كه هرگز مدعی نيستيم هر کاری که پنهانی انجام شود، با قصد و نیت خطا همراه است. اصراری هم بر این ندارم که بگویم بی گمان مکالمهی آن آقا، پیامک آن خانم و استفادهی آن جوان از رایانه با گناه و آلودگی همراه بوده است. چهبسا این افراد بههیچ عنوان قصد و منظور بدی نداشتهاند، اما جنس کارهای پنهانی بهگونهای است که به بدگمانی منجر میشود. اگر دوست دارید کسی به شما شک نداشته باشد و با شما در کمال اعتماد برخورد کند، از کارهای پنهانی پرهیز کنید. مطمئن باشيد هر چه کارهای خود را علنیتر انجام دهید، اعتماد اطرافیان به شما بیشتر میشود.
بهعنوان آخرین نکته این را هم اضافه می كنم که برخی میگویند: «همسر من باید در هر حال به من اعتماد داشته باشد، حتی اگر من حرفی نزنم، گزارشی ندهم یا پنهانکاری کنم. اگر او مرا از ته دل دوست دارد و به من اعتماد دارد، نباید در مورد من بدبینانه فکر کند.» در پاسخ باید گفت این در مورد خود ما درست است؛ به اين معنا که باید رفتار دیگران را حمل بر صحت کنیم و گفتار و رفتار آنها را با اعتماد و خوشبينی تحلیل و توجیه کنیم، اما به همين نسبت در قبال رفتار خود مسئولیم. اگر ما مرتكب خطای رفتاری شدهايم و خودمان زمینهی شک و بددلی را ايجاد كردهایم، نمیتوانیم ذهنیت منفی دیگران را ناشی از ضعف آنها بدانیم. در شمارهی بعد، به سه نکتهی مهم دیگر برای پیشگیری از بدبینی و درمان آن اشاره میکنیم.
ادامه دارد…
منبع: مجله راز، سیدمجتبی حورایی