بایگانی/آرشیو برچسب ها : زندگی

هر بار که پشت میز رستوران، رو به‌ روی او می‌ نشینید، گمان می‌ کنید که در یک جلسه خواستگاری قرار گرفته‌ اید و این بار است که پیشنهاد آشنا شدن خانواده‌ ها و رسمی …

به خرمشهر می مانم تسخیر شد آزاد شد اما خرمشهر نه دیگر شهر بود و نه خرم سینه سوخته بود و غمگین نه آباد بود و نه ویران مانده در حیرت چنان که من مانده …

نمی دانم ما پیش از این که آفریده شویم چه رویایی در سر داشتیم. نمی دانم کجای جهان بودیم. اما می دانم اینجایی که هستیم آرزویمان نبود. من اینجا را دوست ندارم. اینجا آدم های ِ مهربانی ندارد. اینجا آدم ها …

خانواده نخستین عامل در تكوين شخصيت كودكان و نوجوانان و زمينه‌ ساز رشد جسماني، اخلاقي، عقلاني و عاطفي آنان است. اهميت خانواده به اندازه‌ اي است كه سلامت و بالندگي هر جامعه وابسته به سلامت …

احساس افسردگی و غمگین بودن، واکنش طبیعی بدن به مشکلات و فقدان‌ های زندگی است. گاهی این احساس به یک بعد از ظهر جمعه خلاصه می‌شود اما زمانی که این حس چند روز یا چند …

باز هم تسبیح ِ بسم الله را گم کرده ام شمس من کی می رسد؟ من راه را گم کرده ام طُره از پیشانی ات بردار ای خورشیدکم! در شب یلدا مسیر ماه را گم …

در پشت آرواره ی درد زمان ِ قصه ی من فرا می رسد وقتی که انتهای همه ی انتظارها تو نشسته ای با کفش هایی که خستگی را پشت خزان هزار درد فریاد می کشد …

… می‌ گفت: فیش غذا را گرفتم و به‌ دنبال جای مناسبی در ناهارخوری دانشگاه می‌ گشتم که یکی از دوستانم را دیدم. او در انتهای سالن نشسته بود و به‌ تنهايي غذا می‌ خورد. …

وقتی صحبت از شادی و نشاط به میان می آید، خیلی ها می گویند: “برو بابا دلت خوشه“! این شاه بیت ِ کلام کسانی است که فکر می کنند با وجود گرانی، ناهنجاری های اجتماعی …

راستی کجای شعر من سپید است؟! کجای رویَم…؟ کجای شبم…؟ اینجا تا چشم کار می کند سیاهی ست… مگر ادامه ی موهایم… مونا مهرپور