آهوی من! دوباره به چنگ من آمدی با پای خود به سوی پلنگ من آمدی مشتی به یاوه چشم به راه تو اند و تو، از آن میانه گوش به زنگ من آمدی از چشم …
بیشتر بخوانید...دستانِ خدا
پرده ، اندكي كنار رفت و هزار راز روي زمين ريخت. رازي به اسم درخت، رازي به اسم پرنده، رازي به اسم انسان. رازي به اسم هر چه كه ميداني. و باز پرده فرا آمد …
بیشتر بخوانید...شیوهی برخورد با ناامیدی
خوش به حال کسی که از دیگران توقعی ندارد، چرا که هیچگاه دلسرد نخواهد شد. (الکساندر پوپ) من در طول عمرم، رابطهی بسیار خوبی با مادرم داشتم. ما همهی کارهای عادی مادر-دختری را با هم …
بیشتر بخوانید...امروز آغاز مابقی زندگی توست
قضاوت را در مورد آدمها و حوادث به تاخیر بیندازیم. مثبت بیندیشیم، مثبت سخن بگوییم و در عمل نشان دهیم که یک انسان مثبت چون کبوتر، ساده است و چون مار، هوشیار. و در یک کلام به …
بیشتر بخوانید...حس زمان حال
مدام زمان می گذرد و هستی در حرکت است اما همیشه اکنون است. مغزها قضاوت می کنند و قلبها انتخاب، اشتباهات زیادی رخ می دهد. چیزهای زیادی جا به جا می شود، اما و اگرها …
بیشتر بخوانید...پدر احساس خوب تکیه بر کوه
پدر پیری دستش را روی شانه پسرش گذاشت و از او پرسید: تو قوی تری یا من؟ پسر گفت: من! پدر با کمی دلشکستگی دوباره پرسید: تو قوی تری یا من؟ پسر گفت: من! پدر …
بیشتر بخوانید...آرامش در اعتماد به خداست
وقتی که همه چیز به اشتباه پیش می رود و زمان به سختی سپری می شود، فقط به آسمان نگاه کن و بگو: ” خدایا می دانم که تو مرا مورد سنجش قرار می دهی، …
بیشتر بخوانید...