دکتر زندگی خانواده، عشق، محبت، تحول
وقتش رسیده که دیگر کمتر نگران باشیم. بله، درست است. گاهی اوقات انگار داریم جهان را بروی دوشمان می کشیم، و بجای اینکه سعی کنیم جهان را به مکان بهتری برای زندگی تبدیل کنیم، تنها کاری که انجام می دهیم ایجاد استرس بیشتری برای خودمان است. در ادامه راهنمایی های ساده ای است برای اینکه بتوانیم این بارِ سنگین روانی را سبک تر کنیم و نسبت به همه چیز بی خیال تر باشیم.
1- دیگران چه فکری می کنند
به ساز خودتان برقصید. هر کاری که دلتان می خواهد انجام بدهید و اصلا به این فکر نکنید که دیگران در موردتان چه فکری می کنند. این زندگی، تصمیمات و انتخاب های شماست. دیگران دوست دارند قضاوت کنند، شما چرا باید نگران قضاوت کردنشان باشید؟ فقط شما هستید که خودتان را تعریف می کنید، اگر اینکار باعث شادی دیگران می شود پس اجازه بدهید تا آنها با این طرز فکرشان سرگرم باشند.
وقتی که بیش از حد نسبت به گفته های دیگران توجه کنید، در واقع برای دیگران زندگی می کنید و نه برای خودتان.
2- اشتباهات گذشته
همه ما اشتباهات و خطاهایی را در زندگی مان مرتکب شده ایم. ببینید زندگی چگونه می گذرد. به خودتان سخت نگیرید و قبول کنید که هر کسی بعضی مواقع اشتباهاتی می کند؛ این بخشی از خصیصه ی انسانی بودن ماست.
واقعا دست شماست که افکار گذشته تان را رها کنید. یاد بگیرید که خودتان را بیشتر ببخشید.
3- شکست
کلمه ای که همه از آن می ترسند. نباید برایتان مفهوم ترسناکی داشته باشد، اگر چه نهایتا به نگرش شما نسبت به شکست بستگی دارد. اگر به شکست به عنوان چیزی که کامل تان می کند نگاه نکنید، دائما احساس بدبختی خواهید داشت. نقطه مقابل شکست دادن غلبه کردن است. اگر نتوانسته اید بر چیزی غلبه کنید، شکست هم نخورده اید. به شکست به عنوان یک منحنی یادگیری، و فرآیند آزمون و خطا نگاه کنید.
به شکست به عنوان دوست تان نگاه کنید- اصلا مشکل بزرگی نیست مگر اینکه خودتان اینطور فکر کنید و این اجازه را بدهید.
4- چیزهایی که ندارید
انسان بصورت ذاتی بیشتر تمایل به سمت نداشته هایش دارد تا به داشته هایش و این طرز فکر منجر به آرامش فرد نمی تواند شود. ما بروی چیزهایی که نداریم تمرکز می کنیم و در نهایت احساس محرومیت کامل می کنیم. نکته این کار کجاست؟ من اغلب به مشتریانم می گویم بروی چیزهایی مثبتی که دارند تمرکز کنند نه بروی چیزهای منفی که ندارند. چرا می خواهید خودتان را با چیزهایی که ندارید شکنجه کنید؟ این نوع طرز فکر هیچ کمکی در جهت خدمت به شما نخواهد کرد. لیستی از تمام چیزهایی که در زندگی تان بخاطرش سپاسگزار هستید تهیه کنید.
همیشه در زندگیِ هر کسی کم و بیش چیزهایی برای شکرگزاری یافت می شود و می تواند همین ها هم کافی باشد.
5- “چه خواهد شد”
ما می توانیم با نگرانی اینکه در آینده چه اتفاقاتی ممکن است بیافتد دیوانه وار به سمت آینده حرکت بکنیم. هیچ کسی نمی تواند آینده را پیش بینی کند (فیزیک ممکن است این نظریه را رد کند)، هیچ امتیازی برای شکنجه دادن بی دلیل خودتان در مورد فردایی که هنوز نرسیده وجود ندارد. به خودتان یادآوری کنید که این نوع نگرانی فقط اتلاف انرژی و منحرف کردن خودتان است.
با نگرانی تان روبرو شوید – اگر الان کاری از دست تان بر می آید، دریغ نکنید. اگر نه، ذهنتان را منحرف کنید و ‘نگرانی تان’ را کنار بگذارید.
6- “شاد می شوم وقتی که…”
وقتی که اعتقاد داریم باید چیزی اتفاق بیافتد تا خوشحال شویم، به واقع زندگی مان را در انتظار نگاه می داریم تا آن رویداد اتفاق بیافتد. اگر به انتظار روزهای خوب باشید فقط زمان های با ارزش حال را برای شاد بودنتان از دست می دهید. در لحظه حال زندگی کنید و کمتر نسبت به شادی های آینده اهمیت بدهید.
تصمیم بگیرید که الان شاد باشید. شادی مقصد نیست بلکه لذت بردن از خود سفر است.
7- تاسف
تاسف بخشی از زندگی است. گذشته قابل بازگشت نیست. پس به کارهایی که در زندگی تان کردید نگاه دوباره ای بیاندازید. ببینید که چیزی از آن یاد گرفته اید؟ اگر یاد گرفتید دیگر آن را انجام ندهید و یا از روش متفاوتی آن کار را انجام بدهید تا در نهایت به نتیجه مثبتی ختم شود.
بپذیرید که همه چیز تمام شده است، پس بهای اشتباهاتتان را بپردازید و به سمت جلو حرکت کنید.
8- ترد شدن
اکثر ما از ترد شدن می ترسیم. این موضوع باعث می شود که در منطقه آسایش خیالمان باقی بمانیم و هرگز ریسک نکنیم. قلب تان را کف دستتان بگیرید و ریسک نمایید. هر چه بیشتر از ترس مخفی شوید، ترس بیشتر رشد خواهد کرد. نشان بدهید که می توانید احساساتتان را بیان کنید و موثر زندگی کنید. با این روش، ترسِ از ترد شدن را رها می کنید و احساس فراغ بال بیشتری خواهید داشت. اگر حتی نتیجه ای که انتظار داشتید را نگرفتید، به زودی متوجه می شوید که آنقدرها هم که فکرش را می کردید بد نیست و می توانید با آن کنار بیایید.
کمی پوست کلفت تر باشید، شجاع تر باشید و به زندگی به چشم ماجراجویی نگاه کنید.
9- انتظارات جامعه
لاغر شدن، زیبا شدن، به رخ کشیدن ثروت و منزلت اجتماعی تان برای اینکه همه شما را ستایش کنند. چه بی معنی ست. وقتی خودتان را همینگونه که هستید دوست داشته باشید و بپذیرید، دیگر لازم نیست خودتان را به کسی اثبات کنید. بهایی برای تصاویر بی نقص افراد در مجله ها قائل نشوید. اکثر تصاویر دستکاری شده است و فقط قصد دارد که ما باور کنیم همه آنها بدون نقص هستند. سعی نکنید که تبدیل شدن به آنها را آرزوی قلبی تان قرار دهید. همه ما دوست داریم اینگونه تصاویر بی نقص را نگاه کنیم، اما چشم تان را بروی این واقعیت نبندید که همه اینها دستکاری دیجیتالی است و به قول امروزی ها فتوشاپ شده است و واقعی نیستند.
خودتان را دوست داشته باشید، عیوب و تمام خصوصیات تان را. پذیرش خویشتن، آزادی واقعی است.
10- به حد کافی خوب بودن
ساده است که احساس کنیم بدان حد که می خواهیم خوب نیستیم. ما در یک دنیای رقابتی زندگی می کنیم. خیلی خوب است و حتی کار درستی ست که بخواهید به عنوان یک انسان رشد کنید و بهتر شوید. وقتی که ایده های منفی درونی در مورد اینکه به اندازه کافی خوب نیستید داشته باشید، آن وقت همه چیز اشتباه می شود. همیشه این نوع طرز فکرتان را به چالش بکشید. تعریف “به اندازه کافی خوب بودن”چیست؟ کجای دنیا چنین کتاب قانونی وجود دارد که “خوب بودن” را تعریف کرده باشد؟
همیشه و در هر زمانی که با کسی هستید، جایی هستید و یا از جایی که از آن آمدید احساس شاد بودن بکنید. این تنها چیزی است که مهم است.
همه ما بی خود نگران هستیم و بدبختی درونی برای خودمان ایجاد می کنیم. این 10 نکته را بخاطر بسپارید، رعایت این نکات می تواند شما را فورا از نگرانی خارج کند. امیدوارم با خواندن این مطلب احساس سبکی و بی خیالی بیشتری نسبت به گذشته داشته باشید!
منبع: (+) – ترجمه وب سایت Genie – ویرایش وب سایت دکتر زندگی
