خوش به حال کسی که از دیگران توقعی ندارد، چرا که هیچگاه دلسرد نخواهد شد. (الکساندر پوپ) من در طول عمرم، رابطهی بسیار خوبی با مادرم داشتم. ما همهی کارهای عادی مادر-دختری را با هم …
بیشتر بخوانید...مغلوب مشکلات نشویم
مشکلات همراه همیشگی زندگی انسان است و همه افراد با مشکلات کوچک و بزرگی در زندگی خود مواجه هستند اما بسیاری از آن ها تصور می کنند فقط خودشان مشکل دارند یا مشکل آن ها …
بیشتر بخوانید...راز توانگری
از امروز تصمیم بگیرید که با لبخند وارد خانه شوید، کمی صبور باشید، با اعضای خانوادهتان همْ حسی کنید و خودتان را به جای آنها بگذارید. اگر یک برنامه تلویزیونی، یک محصول، یک مجله و … …
بیشتر بخوانید...ملانصرالدین و شغل کاتبی
ملانصرالدین چندی بود که شغل کاتبی را برگزیده بود. روزی همکار بد خطش گفت: «نوشته های من به حدی ناخوانا است که صد دینار برای نوشتن می گیرم و صد دینار دیگر نیز برای خواندن.» …
بیشتر بخوانید...قلهات را برگزین
رسیدن به قله یک کوه، نیازمند عبور از سربالایی است. هیچ کس نمیتواند با پای خودش بدون اینکه سربالایی را پشت سر بگذارد به قله برسد. درست است که عبور از سربالایی کمی دشوار است، …
بیشتر بخوانید...غریزه و چمن
به یاد دارم پانزده یا شانزدهساله که بودم، با معلم روحم (پدرم) در میدان بهارستان تهران قدم میزدیم. در آن سالها میادین تهران به خاطر فضای سبز و فوارههایش محلی مناسب برای دقایقی استراحت و …
بیشتر بخوانید...و خدایی که در این نزدیکی ست
به دنبال خدا نگرد، خدا در بیابان های خالی از انسان نیست، خدا در جاده های تنهای بی انتها نیست، خدا در مسیری که به تنهایی آن را سپری می کنی نیست، خدا آنجا نیست، …
بیشتر بخوانید...چرا نگرانی ؟!
چرا نگران و افسرده ای؟ اگر عجله داری می توانی کمی تحمل کنی. اگر دیر کرده ای می توانی از خیر چیزی بگذری. اگر از کاری که انجام می دهی ناراحتی، می توانی به سراغ …
بیشتر بخوانید...طلوعی دیگر
عطر حضور می داد، دستانم را می گویم، به بوی تو آغشته بود که به ناگاه مهتاب بر من سرازیر شد! و نوری در پیکره ی افکارم دمید، آنگاه روزنه ای باز شد، آه… چه زیبا …
بیشتر بخوانید...از همین جایی که هستی!
یکی از دوستان شیوانا صنعتگری ماهر در شهری دور بود. روزی شیوانا از آن شهر میگذشت. نزد دوست صنعتگرش رفت. صنعتگر با خوشحالی شیوانا را نزد خود برد و در حین پذیرایی سفره دلش را …
بیشتر بخوانید...