دلم شکست… کجایی که نوشخند زنی؟ به یک اشاره دلم را دوباره بند زنی؟ دوباره وصله ای از بوسه های دلچسب ات برین سفال ترک خورده ام به چند زنی؟ اگر به دست تو باشد …
بیشتر بخوانید...فاطمه مقیمی یکی از ثروتمندترین زنان ایران
او را نخستین بار در اتاق بازرگانی، صنعت، معدن و تجارت از نزدیک دیدم. زنی مصمم و جدی که نقش پررنگی را هم در جلسات هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران ایفا می کرد. با وجود …
بیشتر بخوانید...بغض های میانِ دیوار
زن ها بی حوصلگی شان را می شویند و بغض شان را در میان دیوار ها پهن می کنند و با آفتاب ِ دوباره لبخند می زنند. شیما صادقی
بیشتر بخوانید...آستین ِ واژه ها
هر روز در من زني مي ميرد که آستين ِ واژه هايش براي سرودن ِ درد، هر لحظه کوتاه و کوتاهتر مي شود مريم پورقلي
بیشتر بخوانید...دنیا بدون عشق چه دنیای مضحکی ست
در سرزمین من زنی از جنس آه نیست این یک حقیقت است که در برکه ماه نیست این یک حقیقت است که در هفت شهر عشق دیگر دلی برای سفر رو به راه نیست راندند …
بیشتر بخوانید...مرثیه هایِ بی پایان
همیشه باید از سکوت زن ها ترسید. وقتی دیدی به نوع لباس پوشیدنت گیر نمی دهد. کاری به موهای ژولیده ات ندارد. اینکه ده بار بیاید پشت خطت و عین خیالش نباشد. اینکه وقتی کنارت …
بیشتر بخوانید...مرگِ تدریجی یک زن
به این فکر می کنم چگونه است که حقوق بشر ربطی به احساسات زنانه ام ندارد! و هيچ روزنامه ای مرگ تدريجي يک زن را تيتر نمي کند! کجاي اين انصاف است وقتي شعر هايم آنقدر سپيد مي شوند که حرير …
بیشتر بخوانید...گل هایی از بوی زندگی
هر روز زني در من مي رقصد زني که هر روز صبح چشمانش را با لبخند باز ميکند ، مي خندد ، مي رقصد ، هر روز زني در من دل آشوب بار مي رقصد ، زني …
بیشتر بخوانید...در فرصت مناسب
همیشه پای یک “زن ” در میان نیست. اما، همیشه پای “زمان” در میان است. اینکه زمان بعد از مدت ها کسی را وارد زندگی ات می کند که دوستش داشتی و به همان سرعت هم …
بیشتر بخوانید...بزرگ ترین خیانتِ بشر
وقتی کتاب های تاریخ جهان را می خواندم، هیچ وقت به یک خیانت اشاره نشده بود. اما، من در پاورقی یکی از کتاب ها، دقیقا همان جایی که به کشتار ارمنی ها اشاره شده بود، …
بیشتر بخوانید...