زنی که وصفش در این غزل نمی گنجد - دکتر زندگی

زنی که وصفش در این غزل نمی گنجد

دلم شکست… کجایی که نوشخند زنی؟
به یک اشاره دلم را دوباره بند زنی؟

دوباره وصله ای از بوسه های دلچسب ات
برین سفال ترک خورده ام به چند زنی؟

اگر به دست تو باشد چه فرق این یا آن؟
دمی ضماد گذاری… دمی گزند زنی

مباد دودِ دل من به چشم غیر رود
مخواه بیشتر آتش درین سِپند زنی

منم که پیش تو از بید سر به زیرترم
تویی که طعنه به هر سرو سربلند زنی

دوباره همهمه افتاده است در کلمات
که در حوالیِ این شعر دیده اند زنی

زنی که وصفش در این غزل نمی گنجد
زن از حریر… از ابریشم… از پرند… زنی…

علیرضا بدیع

درباره‌ی علیرضا بدیع

علیرضا بدیع
شاعر، نویسنده، منتقد ادبی و مجری تلویزیون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قالب صحیفه. لایسنس فعال نشده است، برای فعال کردن لایسنس به صفحه تنظیمات پوسته بروید.