فلسفه یا هندوانه! | دکتر زندگی

فلسفه یا هندوانه!

استادی با شاگردش در حال استراحت بود. پس از مدتی، یک هندوانه از خورجینش بیرون آورد، دو قسمت کرد و هر کدام شروع به خوردن سهم هندوانه ی خود کردند.

شاگرد گفت: ” استاد می دانم شما هر کاری که می کنید، معنایی دارد. شاید تقسیم این هندوانه با من ، نشانه ی این باشد که می خواهید چیزی به من بگویید.”استاد در سکوت، به هندوانه خوردن ادامه داد.

شاگرد اصرار کرد: ” از سکوت شما معلوم است سوال خاصی وجود دارد که باید جوابی داشته باشد، جایگاه مزه ای که با خوردن این میوه ی لذیذ احساس می کنم، کجاست، در هندوانه یا در زبان من؟”

استاد چیزی نگفت. شاگرد که به هیجان آمده بود، ادامه داد: ” و از آنجا که در زندگی هر چیزی معنایی دارد، فکر می کنم به جواب این سوال نزدیک شدم؛ مزه، یک کــُـنـِش حاصل از عشق و وابستگی بین دو چیز است. چرا که بدون هندوانه، چیزی برای لذت بردن وجود ندارد و بدون زبان…”

استاد گفت: ” بس کن دیگر، احمق ترین آدم دنیا کسی ست که خودش را بیش از حد باهوش می داند و برای هر چیزی دنبال تفسیر و تعبیر است! هندوانه خوشمزه است، همین. حالا می گذاری با دل ِ راحت هندوانه بخوریم یا نه؟!

با اتفاقات زندگی ساده برخورد کنیم. ساده گرفتن مسائل، به منزله ی ساده دانستن راه حل اتفاقات نیست، بلکه راهی ساده تر برای به نتیجه رسیدن است. صابر خطیری

درباره‌ی صابر خطیری

صابر خطیری
- پژوهشگر و نویسنده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *