هر روز دستانم سر می خورند از نگاهت
و میان این دغدغه های نیستی
جهان هنوز هم بر یک مدار می چرخد
و جاذبه نگاهت
هر روز پریشان ترم می کند
یک جایی تو را کم آورده ام
یک جایی همین نزدیکی ها
امتداد همین منظومه ی دنیا
یک جایی در تراکم نبودنهایت
جایی به مقیاس یک آغوشِ تنگ
یک جایی، یک جایی
به مساحت
تنها یک بوسه از تو …
مریم پورقلی