امشب کنارم بنشین
و از نبودنت بگو
از نبودن هایی که آزارم داد
از کوچه های خلوتی که
پا برهنه به دنبالت دویدم
از چمدان هایی که دیدم و فرار کردم
از زنی غمگین
که بعد از تو
در لابه لای واژه های جا افتاده
متولد شد
از خودت
که نفهمیدی بر من و کودکی هایم چه گذشت
آری امشب کنارم بنشین و برایم حرف بزن
از گذشته ای دور که
میان هر ثانیه اش هیولایی متولد شد
و از نبودنت بگو
از نبودن هایی که آزارم داد
از کوچه های خلوتی که
پا برهنه به دنبالت دویدم
از چمدان هایی که دیدم و فرار کردم
از زنی غمگین
که بعد از تو
در لابه لای واژه های جا افتاده
متولد شد
از خودت
که نفهمیدی بر من و کودکی هایم چه گذشت
آری امشب کنارم بنشین و برایم حرف بزن
از گذشته ای دور که
میان هر ثانیه اش هیولایی متولد شد
زهرا فیروز راد