مثل پیرمرد همسایه | دکتر زندگی

مثل پیرمرد همسایه

شاید سال ها بعد وقتی که موهایم سفید شد من هم مثل پیرمرد همسایه آلزایمر گرفتم. آن وقت حتما نسبت به آهنگ موردعلاقه ام بی تفاوت می شوم و دیگر طعم تلخ چای حالم را خوب نمی کند.

آن موقع ، احتمالا هر کاری کنم تو را هم به خاطر نمی آورم. مثل حالا دلتنگت هم نمی شوم ولی در گوشه های تاریک ذهنم به این فکر می کنم که روزی کسی را چقدر زیاد دوست داشتم.

شاید بعدها… زمان تو را در کنارم قرار دهد اما نتوانم تشخیص بدهم که تو چه کسی هستی؟

ولی پدربزرگ می گوید: آدم ها هرگز اشتباهات بزرگ و خاطرات تلخ زندگی شان را فراموش نمی کنند.

من هم شاید هرگز… حتی وقتی که مثل پیرمرد همسایه شدم فراموش نکنم که تو چه نامهربان بودی و چه راحت دل می شکستی.

آری فراموش نمی کنم ، آیین اشتباه تو ، تا ابد در یادم خواهد ماند. اشتباه خوب من… اشتباه نامهربان من… بیشتر از همیشه دلتنگتم. یک روز بیا و از کوچه های دلتنگیم گذر کن.

ارغوان بشیری

درباره‌ی ارغوان بشیری

ارغوان بشیری
شاعر و نویسنده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *