شمعدانی ها را نوازش کن! | دکتر زندگی

شمعدانی ها را نوازش کن!

شاید
روزی از راه برسد
که بدون ترس
بخندی
فکر کنی
چشمانت را ببندی
و راه بروی
دور و دورتر شوی
آن قدر دور
که هیچ کس را نبینی
شاید آن روز دیر نباشد
شاید همین فردا
وقتی از خواب بیدار شدی
دیگر از هیچ چیز نترسی
بلند شوی
پنجره را باز کنی
خورشید را ببوسی
شمعدانی ها را نوازش کنی
چادرِ باد را تکان دهی
از اتاق بیرون بیایی
درِ کوچه را باز کنی
با پای برهنه
وسط کوچه بدوی
روسری ات را باد ببرد
روی سرِ آسمان بکشد
و تو دور و دورتر شوی
آن قدر دور که هیچ کس را نبینی…

زهرا فیروز راد

درباره‌ی زهرا فیروز راد

زهرا فیروز راد
شاعر و نویسنده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *