بی نهايت محال | دکتر زندگی

بی نهايت محال

اينکه تو مرا دوست داشته باشي، بي نهايت محال است! درست مثل اين که صبح ها خورشيد که بيدار مي شود، من صورتش را ببوسم! و شب ها پتوي ماه را من روي تن ِ نقره ايش بياندازم!

مثل اين که تا دلت باران خواست دستم را به آسمان بگيرم و ابرها را بِچلانم تا تو تجربه اش کني.

اين که تو دوستم داشته باشي آنقدر محال است که وقت رفتنت دو سر اين جاده را خدا به هم ببندد، و تو نرفته بازگشته باشي!!!

با اينکه تو دوستم داشته باشي محال است اما، اينکه روزي من دوستت نداشته باشم را تصوري نيست هرگز…

مونا مهرپور

درباره‌ی مونا مهرپور

مونا مهرپور
شاعر و نویسنده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قالب صحیفه. لایسنس فعال نشده است، برای فعال کردن لایسنس به صفحه تنظیمات پوسته بروید.